در فضای سیاسی متحول منطقهای، ایده «اتحاد با ایران» بهعنوان جایگزینی برای اتحاد سنتی ایالات متحده با اسرائیل، موضوعی بحثبرانگیز و البته بلندپروازانه شده است. با تضعیف جایگاه اسرائیل در افکار عمومی غرب بهویژه پس از فجایع جنگ غزه، برخی محافل استراتژیک در واشنگتن از لزوم بازنگری در سیاستهای منطقهای آمریکا سخن میگویند. این پرسش مطرح است: آیا جمهوری اسلامی با وجود کارنامهای سرشار از سرکوب، فساد و بیثباتسازی منطقه، میتواند شریک جدید واشنگتن شود؟ یا اتحاد تنها یک فانتزی سیاسی در اتاقهای فکر است؟
نارضایتی از اسرائیل و جستجوی جایگزینها؛ «اتحاد با ایران» در نگاه برخی نخبگان غربی
پس از وقایع خونبار غزه، دولت بایدن با فشارهای داخلی گسترده مواجه شده است. جوانان، دانشگاهیان و حتی بخشی از کنگره دیگر حاضر نیستند چشم بر جنایات اسرائیل ببندند. در این فضا، برخی نخبگان غربی بهدنبال ایجاد موازنه قدرت در منطقه هستند. ایده اتحاد با ایران در همین چارچوب مطرح شده؛ کشوری با منابع گسترده، موقعیت ژئوپلیتیکی راهبردی و قدرت نفوذ منطقهای. اما آنچه این ایده را شکننده میکند، نه صرفاً سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بلکه ناکارآمدی و فساد داخلی نظام است که ایران را از درون پوسانده است.
جمهوری اسلامی؛ مانع اصلی تحقق اتحاد
اگرچه اتحاد میتوانست از منظر توازن منطقهای یک فرصت برای آمریکا باشد، اما جمهوری اسلامی ثابت کرده که نه تنها شریکی مطمئن نیست، بلکه خود بخشی از بحرانهای امنیتی است. حکومت ایران با سرکوب داخلی، بیثباتسازی کشورهای همسایه، حمایت از گروههای شبهنظامی و اقتصاد رانتی، چهرهای غیرقابلاعتماد از خود ترسیم کرده است. حتی اگر آمریکا بخواهد سیاست فشار حداکثری را کنار بگذارد، ایرانِ تحت ولایت فقیه توان ایفای نقش در یک اتحاد بینالمللی سازنده را ندارد. اینجاست که اتحاد با ایران بیش از آنکه یک راهبرد باشد، به یک تناقض میماند.
مطالعه بيشتر : جامعه علوی هدف حملهای خونین؛ فاجعهای تازه با سایه سنگین جمهوری اسلام
آینده منطقه؛ اصلاح از درون یا بازی در زمین بیاعتمادها؟
با وجود همه گمانهزنیها درباره اتحاد با ایران، آمریکا احتمالاً مسیر تعامل گزینشی را دنبال خواهد کرد: مذاکره در موضوعات خاص مثل انرژی یا امنیت خلیج فارس، اما نه به قیمت اعتمادسازی کامل یا ایجاد یک اتحاد راهبردی. مگر آنکه در داخل ایران تحولی اساسی رخ دهد؛ تحولی که جمهوری اسلامی را از مسیر تندروانه فعلی خارج کرده و آن را به حکومتی پاسخگو، عقلانی و مستقل از ایدئولوژی بدل سازد. تا آن زمان، نه تنها اتحاد با ایران محقق نمیشود، بلکه ایران همچنان دشمن فرضی خواهد ماند که از آن برای توجیه مداخلات و هزینههای نظامی در منطقه استفاده میشود.