منع نامهای فارسی در ایران، بازتاب جدال هویتی است که از لحظه تولد آغاز میشود؛ میان میراثی کهن و سیاستهایی با رویکرد اسلامی.
نامها بهعنوان نماد هویت
نامها فقط وسیلهای برای شناسایی نیستند، بلکه بازتابی از فرهنگ، تاریخ و هویتاند. در ایران، نامهای فارسی پژواک تمدنی هزارانساله دارند؛ از نام پادشاهانی چون کوروش و داریوش گرفته تا شخصیتهای اسطورهای و ادبی. این نامها حس تعلق به میراث فارسی را تقویت کرده و نسلهای جدید را با گذشته فرهنگیشان پیوند میدهند. اما سیاستهای رسمی گاه این نامها را تهدیدی برای پروژه هویت اسلامی میبینند و مقامات، با استناد به “ارزشهای دینی”، محدودیتهایی برای ثبت برخی نامها اعمال میکنند.
منع نامهای فارسی در ایران بهعنوان سیاست پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، موجی از تغییرات اداری و قانونی حتی به ثبت احوال و دفاتر تولد رسید. فهرستهایی از نامهای مجاز تهیه شد که اغلب گرایش به ریشههای عربی یا اسلامی داشتند و نامهای سنتی فارسی را به حاشیه راندند. در مواردی، والدین مجبور شدند نام جایگزین انتخاب کنند یا شکل نوشتاری و تلفظ را تغییر دهند تا با معیارهای رسمی همخوانی پیدا کند. این سیاست نهتنها یک اقدام اداری، بلکه ابزاری برای شکلدادن به هویت نسلهای آینده بر اساس دیدگاه دولت بود.
مطالعه بيشتر : درگیر شدن ایران در آموزش ارتش سودان… شهادتهای تکاندهنده و محکومیتهای بینالمللی
واکنشها و پیامدهای اجتماعی
منع نامهای فارسی در ایران بحثهای گستردهای برانگیخته است، بهویژه با انتشار داستانهایی در شبکههای اجتماعی از خانوادههایی که از انتخاب نامهای میراثی برای فرزندانشان منع شدند. منتقدان میگویند این رویکرد ارتباط ایرانیان با گذشته تاریخیشان را قطع کرده و شکاف فرهنگی میان دولت و جامعه ایجاد میکند. در مقابل، برخی از این سیاست دفاع میکنند و آن را راهی برای حفظ “وحدت هویت اسلامی” میدانند. با این حال، در میان این جدال، روند روبهرشدی میان جوانان برای احیای نامهای فارسی، چه در داخل کشور و چه در میان ایرانیان مهاجر، به چشم میخورد؛ حرکتی که میتوان آن را نوعی مقاومت فرهنگی و تأکید دوباره بر تعلق به تمدن فارسی دانست.