گردشگری در ایران بین تبلیغ و واقعیت امروز چهرهای دوگانه دارد؛ در حالی که تبلیغات رنگارنگ از سفرهای داخلی ارزان و «جذاب» منتشر میشود، واقعیت میدانی پر از چالشهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی است؛ تضادی آشکار میان آنچه تبلیغ میشود و آنچه مردم تجربه میکنند.
تبلیغ گردشگری در ایران بهعنوان ابزار تبلیغاتی
در هفتههای اخیر، تبلیغات مربوط به برنامههای «ایرانگردی» در شبکههای اجتماعی افزایش یافته است؛ تورهای کوتاه در شمال کشور، سفرهای ریلی و تورهای طبیعتگردی با قیمتهای پایین معرفی میشوند. هدف این تبلیغات القای این پیام است که گردشگری در ایران بخش پویایی است که هم برای مردم داخل و هم برای بازدیدکنندگان خارجی جذابیت دارد.
اما واقعیت آن است که حکومت تلاش دارد از پرونده گردشگری در ایران برای پوشاندن بحرانهای داخلی خود استفاده کند؛ از یک سو با نمایش تصویر «ثبات و رونق»، و از سوی دیگر در حالی که مردم با تورم سنگین، بیکاری گسترده و افت شدید سطح زندگی مواجه هستند.
گردشگری در ایران بین تبلیغ و واقعیت میدانی
با وجود موج تبلیغات، تجربه مسافران داخلی و خارجی نشان میدهد تناقضی جدی وجود دارد. بسیاری از مقاصد گردشگری با کمبود زیرساخت، نبود خدمات اولیه و کیفیت پایین امکانات روبهرو هستند. همچنین گزارشهای بینالمللی از محدودیت آزادیها، نظارت امنیتی بر گردشگران و فشارهای اجتماعی خبر میدهند؛ شرایطی که گردشگری در ایران را بیشتر به یک ریسک تبدیل میکند تا یک تجربه فرهنگی.
نکته جالب آن است که این چالشها در تبلیغات رسمی هیچ حضوری ندارند؛ جایی که از «تورهای تخفیفدار» و «سفرهای بدون مرخصی» سخن گفته میشود و تصویری غیرواقعی از شرایط موجود به نمایش درمیآید.
مطالعه بيشتر : جزئیات قرارداد رشفورد با بارسلونا؛ انتقالی که بازار نقلوانتقالات را شوکه کرد!
گردشگری در ایران؛ بین اجبار و مقایسه با گزینههای جایگزین
در کنار تبلیغات دولتی، برخی شرکتهای خصوصی نیز بستههای گردشگری داخلی را بهعنوان جایگزینی ارزان برای سفرهای خارجی معرفی میکنند؛ بهویژه با توجه به مشکلات ناشی از تحریمها و سقوط ارزش پول ملی. اما این «گزینههای جایگزین» اغلب پاسخگوی انتظارات جوانان ایرانی نیست؛ چرا که آنها گردشگری در ایران را بیشتر تحمیلی میدانند تا انتخابی. بسیاری از جوانان به پلتفرمهایی مانند «لست سکند» چشم دوختهاند که سفرها را بهعنوان «پنجرهای به آزادی» معرفی میکند، در حالی که در عمل بیشتر به ابزاری برای زیبا جلوه دادن تصویر حکومت شباهت دارد.
از سوی دیگر، گزارشهای حقوق بشری وضعیت گردشگری در ایران را با کشورهای همسایه مقایسه میکنند؛ کشورهایی که با خدمات مدرن و زیرساختهای پیشرفته، میلیونها گردشگر را جذب میکنند. این تفاوت آشکار، انزوای ایران را عمیقتر کرده و نشان میدهد تبلیغات «ایرانگردی» بیشتر کارکردی سیاسی دارد تا اقتصادی.
جمعبندی:
در حالی که حکومت همچنان تبلیغات گستردهای برای گردشگری در ایران بین تبلیغ و واقعیت انجام میدهد، حقیقت بسیار تاریکتر است؛ اقتصادی شکننده، محدودیتهای سیاسی، بحرانهای اجتماعی و نبود شفافیت. آیا واقعاً چند سفر تفریحی کوتاه میتواند عمق بحرانی را که مردم ایران با آن دست و پنجه نرم میکنند، پنهان کند؟