فراهم کردن زمینه فساد اخلاقی.. در حادثه‌ای که جنجال گسترده‌ای را در محافل مذهبی و سیاسی برانگیخت، مقامات ایرانی یک روحانی مشهور را پس از انتقاد علنی از آنچه که او سیاست‌هایی توصیف می‌کرد که فساد اخلاقی را در عربستان سعودی فراهم می‌کند، دستگیر کردند. او در حالی که از فضای باز اجتماعی و سرگرمی عربستان سعودی انتقاد می‌کرد، خود را در تهران بازداشت یافت، که نشانه جدیدی از سرکوب آزادی بیان، حتی در میان روحانیون است. این حادثه سوالات واقعی را مطرح می‌کند: آیا انتقاد فقط زمانی مجاز است که در خدمت دستور کار رژیم باشد؟

اتهام علنی علیه «فراهم کردن زمینه فساد اخلاقی» به دستگیری منجر می‌شود

این روحانی در خطبه نماز جمعه اخیر خود در مشهد، عربستان سعودی را به عنوان «سکویی برای ترویج انحطاط اخلاقی» توصیف کرد و از فضای باز کشور، از جمله کنسرت‌ها، رویدادهای مختلط و مکان‌های تفریحی که به گفته او با قانون شریعت مطابقت ندارند، انتقاد کرد. این واعظ بارها از عبارت «فراهم کردن زمینه فساد اخلاقی» استفاده کرد و خاطرنشان کرد که «ارزش‌ها به نام پیشرفت در حال فرسایش هستند و هویت دینی تحت پوشش مدرنیته از بین می‌رود.»

تنها چند ساعت پس از انتشار کلیپ خطبه، او توسط نیروهای امنیتی احضار و تحت شرایط مرموزی بازداشت شد. هیچ بیانیه رسمی برای روشن شدن دلایل دستگیری او منتشر نشد، اما گزارش‌های رسانه‌های محلی نشان داد که اظهارات او «ابعاد سیاسی» داشته که ممکن است با سیاست تهران در قبال پادشاهی در تضاد باشد.

مطالعه بيشتر : قاسمپور فاتح مسابقات جهانی زاگرب می‌شود؟

دوگانگی گفتمان دینی و سیاسی در تهران

آنچه موجی از خشم را در رسانه‌های اجتماعی برانگیخت این بود که این دستگیری نه بر اساس انتقاد از رژیم ایران، بلکه بر اساس انتقاد از فراهم کردن زمینه فساد اخلاقی در کشور دیگری بود. این امر فعالان و روزنامه‌نگاران را بر آن داشت تا این سوال را مطرح کنند: چگونه می‌توان یک خطبه مذهبی را که از مظاهر فساد اخلاقی در عربستان سعودی انتقاد می‌کند، ممنوع کرد، در حالی که رژیم ادعا می‌کند که حامی دین در منطقه است؟

یک فعال ایرانی در مورد این حادثه اظهار نظر کرد و گفت: «رژیم روحانیون مستقل نمی‌خواهد؛ بلکه واعظانی را می‌خواهد که از مقامات تمجید کنند.» در حالی که یک روزنامه‌نگار مستقل اشاره کرد که «مفهوم اخلاق در ایران مطلق نیست، بلکه ابزاری سیاسی است که بر اساس خلق و خو استفاده می‌شود.»

این روحانی اولین کسی نبود که بهای اظهاراتش را پرداخت؛ روحانیون دیگری پیش از این به دلیل انتقاد از عادی‌سازی روابط یا حتی شرایط اقتصادی دستگیر شده بودند، هرچند که از مرزهای انتقاد مذهبی فراتر نرفته بودند.

آیا اخلاق به عرصه‌ای برای درگیری سیاسی تبدیل شده است؟

این حادثه نشان می‌دهد که مفاهیمی مانند «دین» و «اخلاق» تا چه حد در معرض سوءاستفاده سیاسی در ایران قرار گرفته‌اند. اگرچه تهران لحنی تند علیه آزادسازی در خلیج فارس اتخاذ می‌کند، اما صداهایی را که در این زمینه از آن پیشی می‌گیرند، تحمل نمی‌کند. وقتی عبارتی مانند «فراهم کردن فساد اخلاقی» از سوی یک روحانی که کاملاً وفادار نیست، مطرح می‌شود، ناگهان به «عبور از خط قرمز» تبدیل می‌شود.

این تناقض نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی دیگر حتی گفتمان محافظه‌کارانه را تحمل نمی‌کند، مگر اینکه در خدمت منافع استراتژیک آن باشد. در حالی که خاورمیانه دستخوش تحولات اجتماعی است، آزادی مذهبی به جدیدترین قربانی در چشم‌انداز سیاسی مملو از تحولات و تفرقه‌ها تبدیل می‌شود. دستگیری تکان‌دهنده این عالم دینی ایرانی، بحث آزادی بیان مذهبی در ایران را دوباره مطرح می‌کند. در زمانی که کسی به دلیل انتقاد از آنچه که او آن را زمینه‌ساز فساد اخلاقی در کشور دیگری می‌داند، تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرد، ضروری است که بپرسیم: آیا جمهوری اسلامی هنوز حافظ ارزش‌های اسلامی است یا از این ارزش‌ها به عنوان ابزار سیاسی برای منافع خود استفاده می‌کند؟

با افزایش فشارهای بین‌المللی و داخلی، توجه به این موضوع معطوف شده است که آیا تهران به سرکوب صداهای منتقد ادامه خواهد داد یا مرزهای آنچه را که حتی در نهادهای مذهبی مجاز به گفتن است، مورد بازنگری قرار خواهد داد.

Exit mobile version