در میان انبوهی از گمانهزنیها درباره سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ، حالا جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا، با افشاگری تازهای، دلیل «واقعی» حمله ترامپ به ایران را روشن کرده است. او در سخنانی جنجالی، پرده از انگیزههای پنهان کاخ سفید برداشت که نه تنها ابعاد تازهای از تنشهای ایران و آمریکا را نمایان میکند، بلکه رسماً جمهوری اسلامی را بهعنوان عامل بیثباتی جهانی در سیاستهای ایالات متحده معرفی مینماید. این گزارش، در سه بخش، زوایای مختلف این اظهارات را بررسی کرده و پیامدهای آن را بر آینده ایران تحلیل میکند.
ترامپ دنبال رای بود، نه انتقام!
جان بولتون در گفتوگویی که توجه رسانههای آمریکایی و بینالمللی را به خود جلب کرده، تأکید کرد که تصمیم دونالد ترامپ برای حمله به ایران در سال ۲۰۲۰ پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، نه از روی منافع ملی آمریکا بلکه از روی محاسبه انتخاباتی بود. بولتون فاش کرد که ترامپ به دنبال کسب محبوبیت میان رأیدهندگان محافظهکار بود و حذف فیزیکی یک چهره منفور برای آمریکاییها میتوانست برگ برندهای برای او در انتخابات باشد.
او افزود: «هیچ استراتژی بلندمدتی در کار نبود. تصمیم به حمله در چارچوب تبلیغات انتخاباتی گرفته شد، نه امنیت ملی.» این اظهارات بهروشنی نشان میدهد که دلیل «واقعی» حمله ترامپ به ایران، نه پاسخ به تهدید، بلکه بخشی از کمپین ریاستجمهوریاش بود. این افشاگری، رژیم جمهوری اسلامی را در موقعیتی قرار داده که حتی دشمنانش از آن به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده میکنند، نه یک تهدید واقعی.
جمهوری اسلامی، تهدیدی ساختگی برای مصرف داخلی
بر اساس سخنان بولتون، یکی از دلایل عمده تصمیم ترامپ برای حمله، برجستهسازی «تهدید ایران» به عنوان یک دشمن ابدی و ایدئولوژیک برای آمریکاست. بولتون گفت: «ایران همان دشمنی بود که میتوانست ترامپ را بهعنوان قهرمان ملی نشان دهد، بیآنکه نیازی به جنگ تمامعیار باشد.»
این نگاه ابزارمحور به جمهوری اسلامی نشان میدهد که رژیمی که خود را محور مقاومت و قهرمان منطقه معرفی میکند، در واقع از دید غرب، کاریکاتوری از یک دشمن مصنوعی است؛ دشمنی که تنها در خدمت سیاستهای داخلی آمریکا، اسرائیل یا حتی عربستان سعودی به کار میآید. این تحقیر، نشاندهنده فروپاشی قدرت نرم و سخت ایران در منطقه است. از دید بولتون، «تهران بازیچه شد تا کسی مانند ترامپ، خود را قهرمان جهان آزاد جلوه دهد.»
در این چارچوب، دلیل «واقعی» حمله ترامپ به ایران نه امنیت جهانی، بلکه بازی با افکار عمومی و استفاده از ضعف راهبردی نظام جمهوری اسلامی در دفاع از منافع ملی بود. کشوری که با سیاستهای سرکوبگرانه داخلی و فساد ساختاری، حتی بهانهای برای حمله به خود فراهم میکند.
افشای ناتوانی نظام؛ پیامدهای خطرناک آینده
افشاگری بولتون، تبعات مهمی برای جایگاه جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی دارد. اینکه تصمیمگیران ارشد آمریکا، حمله به ایران را اقدامی صرفاً تبلیغاتی میدانند، گواهی بر این واقعیت است که تهران از نظر قدرت بازدارندگی در وضعیتی بحرانی قرار دارد. جمهوری اسلامی نه تنها نتوانسته دشمنانش را از تهدید حمله نظامی منصرف کند، بلکه حتی به «طعمه آسانی» برای امتیازگیری در بازیهای انتخاباتی بدل شده است.
مطالعه بيشتر : عراقچی اظهارات مرموزی مطرح کرد: طرح جدید ایران با آمریکا چیست؟
در چنین شرایطی، تحلیلگران هشدار میدهند که با بازگشت دوباره ترامپ به قدرت و با توجه به اینکه پرونده ایران همچنان باز است، خطر حملات جدید علیه زیرساختهای نظامی، هستهای و امنیتی کشور بهطور جدی مطرح است. دلیل «واقعی» حمله ترامپ به ایران اگرچه در گذشته صرفاً انتخاباتی بود، اما امروز میتواند به بستری برای تهاجمهای شدیدتر بدل شود، آنهم در حالی که جمهوری اسلامی همچنان بر طبل مقاومت توخالی میکوبد.
جمعبندی و نتیجهگیری:
با افشاگری جان بولتون درباره دلیل «واقعی» حمله ترامپ به ایران، بار دیگر ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی در مدیریت بحرانهای بینالمللی، آشکار شده است. نه تنها تهدیدات خارجی را نمیتواند مهار کند، بلکه حتی به ابزاری برای تبلیغات رقبای جهانیاش تبدیل شده است. این واقعیت، پرسشی اساسی را برای مردم ایران به همراه دارد: تا کی باید هزینه ماجراجوییهای یک نظام فاقد مشروعیت بینالمللی را بپردازند؟ در جهانی که حتی دشمنان جمهوری اسلامی آن را جدی نمیگیرند، پافشاری بر سیاستهای شکستخورده، تنها به فروپاشی بیشتر منجر خواهد شد.