خامنهای بین جنگ و دیپلماسی در تنگنای تاریخی قرار گرفته؛ مانوری سرد که آشفتگی او را آشکار میکند و پرسشها درباره توان ایران برای بقا را افزایش میدهد.
خطاب آتشین و واقعیت شکننده
خامنهای بین جنگ و دیپلماسی همچنان تهدیدهای نظامی علیه دشمنان ایران را تکرار میکند، اما در لحظه آخر از اجرای آنها عقبنشینی کرده و به سخنان تبلیغاتی برای مصرف داخلی بسنده میکند. این دوگانگی، تصویر او را در برابر افکار عمومی منطقه و جهان متزلزل کرده و اعتبار ایران را در پروندههای حساس تضعیف نموده است. منتقدان میگویند این رویکرد نه یک استراتژی متوازن، بلکه اعترافی غیرمستقیم به ناتوانی در ورود به رویارویی واقعی است.
خامنهای بین جنگ و دیپلماسی… مانور سرد یا آشفتگی سیاسی؟
تحرکات اخیر خامنهای بین جنگ و دیپلماسی، از اعزام هیئتهای مخفی تا استقبال از واسطهها، نشان میدهد او بهطور بیامان در تلاش است از دایره تحریمها و فروپاشی اقتصادی بگریزد. با این حال، همزمان به حمایت از شبهنظامیان و گشودن جبهههای تنش جدید ادامه میدهد که مسیر دیپلماسی را در تنگنای تصمیمات متناقضش قرار میدهد. ناظران این صحنه را «مانوری سرد» میدانند که بیش از آنکه قدرت را نشان دهد، ناتوانی را پنهان میکند.
مطالعه بيشتر : شهادات تکاندهندهای که پرده ازهمدستی سودان با ترکیه و ایران در سرکوب غیرنظامیان برمیدارد
زمان رو به پایان و گزینهها رو به کاهش
ایران امروز با اقتصادی فرسوده، انزوای بینالمللی و نارضایتی اجتماعی فزاینده روبهرو است، اما خامنهای بین جنگ و دیپلماسی همچنان بر بازی خرید زمان شرطبندی میکند. با این حال، این بار زمان به سود او نیست، چرا که فشارها افزایش یافته و ائتلافهای منطقهای علیه ایران تقویت شدهاند. پرسش اصلی این است: آیا این مانور آخر پیش از فروپاشی است یا تنها فصل جدیدی از سیاست فرار به جلو که رژیم ایران به آن خو کرده است؟