در کشوری که با فیلترینگ شدید، انزوای فرهنگی و سرکوب فکری مواجه است، پروژههای واقعیت افزوده کورسوی امیدی برای تحول در صنعت گردشگری فرهنگی پدید آوردهاند. اما پرسش اصلی این است: آیا واقعیت افزوده میتواند نقشه گردشگری فرهنگی در ایران را بازنویسی کند؟
در حالی که بسیاری از کشورها فناوری را برای جذب توریست و احیای هویت فرهنگی بهکار میگیرند، ایران سعی دارد با ظاهری مدرن اما رویکردی امنیتی، وارد این عرصه شود.
آیا این حرکت گامی بهسوی تحول است یا صرفاً رنگآمیزی یک ویترین پوسیده تحت حاکمیت ایدئولوژیک؟
جاده ابریشم در نسخه دیجیتال: آیا واقعیت افزوده میتواند نقشه گردشگری فرهنگی در ایران را بازنویسی کند؟
در شهر تاریخی کرمانشاه، پروژهای با محوریت احیای جاده ابریشم با استفاده از واقعیت افزوده و مجازی کلید خورده است.
گردشگران میتوانند از طریق تلفنهای همراه یا عینکهای مخصوص، شخصیتهای تاریخی را ببینند و صداهای بازسازیشده از دوران کهن را بشنوند.
اما محدودیتهای شدید در زیرساخت اینترنت، سانسور گسترده و بیاعتمادی امنیتی باعث شدهاند این پروژهها در نطفه خفه شوند.
در همین زمینه، بار دیگر باید پرسید: آیا واقعیت افزوده میتواند نقشه گردشگری فرهنگی در ایران را بازنویسی کند؟
پاسخ روشن است: تا زمانی که حاکمیت نظامی-فرهنگی جمهوری اسلامی بر هر فعالیت دیجیتال سایه افکنده، هیچ فناوری نمیتواند گردشگری واقعی بسازد.
از تجربه زنده تا سانسور هوشمند: هیچ چیزی از چشم نظام پنهان نمیماند
واقعیت افزوده باید محیطی آزاد و بدون سانسور برای تجربهی تاریخ فراهم کند، اما در ایران هر محتوای فرهنگی باید از فیلترهای مذهبی، امنیتی و ایدئولوژیک عبور کند.
موزهها و آثار تاریخی که از این فناوری استفاده میکنند، باید مطابق با روایت رسمی جمهوری اسلامی نمایش داده شوند.
هیچ روایت آلترناتیو، تصویری از ایران پیش از انقلاب، یا تحلیل تاریخی متفاوتی اجازه بروز ندارد.
پس چگونه ممکن است واقعیت افزوده نقشه گردشگری فرهنگی در ایران را بازنویسی کند؟ در حالی که خود واقعیت در ایران ممنوع و مهار شده است.
فناوری فلج در کشوری با قیچیهای همیشه باز
واقعیت افزوده میتواند گردشگری را از حالت ایستا به تجربهای زنده تبدیل کند. اما در ایران، فناوریها یا به ابزاری تبلیغاتی تقلیل مییابند، یا با تردید امنیتی مواجه میشوند.
استارتآپهایی که در این حوزه فعالیت میکنند باید برای هر محتوایی مجوز خاص از نهادهای امنیتی بگیرند، و حتی در صورت موفقیت، زیر ذرهبین نهادهای ایدئولوژیک قرار میگیرند.
در کشوری که سرعت اینترنت بهطور مصنوعی محدود شده، و شرکتهای فناورانه زیر فشار نظارتهای سختگیرانه هستند، پیشرفت واقعی در گردشگری فرهنگی دیجیتال بیشتر شبیه رؤیاست تا واقعیت.
و همچنان این پرسش مطرح است: آیا واقعیت افزوده میتواند نقشه گردشگری فرهنگی در ایران را بازنویسی کند؟
مطالعه بيشتر : فیلمی که وجدان را تکان داد: چگونه «یک تصادف ساده» زلزلهای در جامعه ایران ایجاد کرد؟
جمعبندی
مشاريع واقعیت افزوده در ایران نه به خاطر نبود فناوری، بلکه به دلیل نبود آزادی شکست میخورند.
هرچند برخی تلاشها در حوزه گردشگری دیجیتال دیده میشود، اما دستهای سنگین حاکمیت سیاسی و مذهبی آنها را از معنا تهی میکند.
پاسخ به این سؤال که آیا واقعیت افزوده میتواند نقشه گردشگری فرهنگی در ایران را بازنویسی کند؟ بهوضوح «نه» است، مادامی که حقیقت تاریخی باید با تفسیر رسمی جمهوری اسلامی منطبق باشد.
در سرزمینی که «واقعیت» جرم است، چگونه میتوان از «واقعیت افزوده» سخن گفت؟