اظهارات فواد ایزدی جنجالبرانگیز شد؛ از تبدیل تهران به «غزه جدید» میگوید و خواهان تغییر دکترین هستهای ایران است.
هشدارهای مبهم: آیا تهران واقعاً در مسیر تبدیل شدن به غزه است؟
در گفتوگوی تلویزیونی که موجی از واکنشها را به همراه داشت، فواد ایزدی – تحلیلگر سیاسی نزدیک به جریان اصولگرای تندرو – مدعی شد که ایالات متحده قصد دارد تهران را به “غزه” تبدیل کند. این جمله که با لحنی شدید و هشداردهنده بیان شد، پرسشهای زیادی درباره هدف واقعی از چنین اظهاراتی در این زمان خاص بهوجود آورده است.
اظهارات فواد ایزدی جنجالبرانگیز شد نه بهخاطر تازگی آن، بلکه بهخاطر اینکه بازتابی از رویکردی است که جنگ را راهحل میبیند، نه پرهیز از آن را. احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، در واکنشی کنایهآمیز در تلگرام خود نوشت:
«اگر میدانید که میخواهند تهران را به غزه تبدیل کنند، چرا همچنان بر طبل جنگ میکوبید؟»
در شرایطی که جامعه ایران با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای دست و پنجه نرم میکند، این نوع اظهارات برخی را به این فکر انداخته که آیا چنین سخنانی صرفاً برای منحرف کردن توجهها از ناکامیهای داخلی است یا آمادهسازی برای تنش تازه.
دکترین یا ماجراجویی؟ وقتی راهبرد هستهای ابزار سیاست میشود
فواد ایزدی صراحتاً خواهان بازنگری در دکترین هستهای جمهوری اسلامی شد و آن را ناکارآمد در مواجهه با تهدیدات خواند. او گفت: «ما معتاد مذاکرهایم و همین تصویر ضعف به دشمنان میدهد.»
اظهارات فواد ایزدی جنجالبرانگیز شد چرا که بازتاب تفکری است که تصور میکند تنها راه دفاع، تهدید و بازدارندگی است؛ بدون توجه به هزینههای انسانی، اقتصادی و سیاسی چنین دیدگاهی.
اما آیا منظور از بازنگری در دکترین هستهای، حرکت بهسمت نظامیسازی برنامه اتمی است؟ و آیا جامعه ایران واقعاً چنین چیزی را میخواهد؟ یا این تنها یک کارت بازی سیاسی در رقابتهای داخلی است؟
مطالعه بيشتر : امارات از ایران حمایت میکند… و تهران با انکار پاسخ میدهد
تهدیدهای تکراری؛ بلندگوی داخلی یا نیّت برای تنش؟
درحالیکه اظهارات فواد ایزدی جنجالبرانگیز شد و واکنشهایی را برانگیخت، افکار عمومی ایران بهنظر میرسد که بیش از آنکه درگیر این تهدیدها باشد، گرفتار معیشت روزمره و فشارهای زندگی است.
جمله «تهران را میخواهند غزه کنند» بیشتر از آنکه تحلیل سیاسی باشد، ابزاری تبلیغاتی برای ایجاد ترس و مشروعیتبخشی به تصمیمات خاص داخلی است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این نوع گفتمان، تکرار همان استراتژی نخنمای امنیتی است که بارها در بزنگاههای حساس استفاده شده است.
در سطح بینالمللی نیز این اظهارات تقریباً بیپاسخ ماند، شاید به این دلیل که طرفهای خارجی آن را جدی نمیگیرند و آن را بخشی از تبلیغات داخلی میدانند.
با این حال، اظهارات فواد ایزدی جنجالبرانگیز شد و بار دیگر این پرسش را در ذهنها زنده کرد:
آیا ایران واقعاً در حال بازنگری در راهبرد هستهای خود است یا صرفاً از تهدیدها برای پوشاندن ضعفها استفاده میشود؟