خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی، صبح روز سهشنبه از اعدام مجاهد عباس کورکور خبر داد؛ چهرهای که طی سالهای گذشته بهعنوان یکی از نمادهای اعتراضات مردمی در شهرستان ایذه شناخته میشد. جمهوری اسلامی، او را «از عوامل اصلی ناآرامیها» معرفی کرده و در نهایت با صدور و اجرای حکم اعدام، پاسخی خونین به خواستههای معترضان داده است. خبر اعدام مجاهد عباس کورکور بار دیگر نگاهها را به سیاستهای قضایی-امنیتی رژیم در قبال معترضان جلب کرده و نگرانیها نسبت به نقض حقوق بشر در ایران را افزایش داده است.
اعدام مجاهد عباس کورکور؛ روایتی رسمی از انتقامگیری
در گزارش خبرگزاری دانشجو، اعدام مجاهد عباس کورکور بهعنوان اقدامی قضایی علیه «عوامل اغتشاشات» معرفی شده است. این خبرگزاری، که بازوی رسانهای بسیج دانشجویی محسوب میشود، مدعی شده کورکور در اعتراضات سالهای گذشته در ایذه «نقشی محوری» داشته و با «رفتارهای خشونتآمیز» دست به اقدامات ضدامنیتی زده است. اما روایت رسمی نظام، همواره با تردیدها و تکذیبهای گستردهای از سوی نهادهای حقوق بشری و فعالان سیاسی مواجه بوده است.
برخی منابع مستقل تأکید کردهاند که پرونده کورکور نه با شفافیت قضایی، بلکه با اعترافات اجباری و جلسات دادگاهی غیرعلنی همراه بوده است. در چنین شرایطی، پرسش از مشروعیت این حکم و روند اجرای آن، اهمیت ویژهای مییابد. جایگاه اعدام مجاهد عباس کورکور در میان دیگر اعدامهای مرتبط با اعتراضات، آن را به نمادی از سرکوب سیستماتیک بدل کرده است.
ایذه؛ زخمی باز از اعتراض تا اعدام
شهرستان ایذه، بهویژه در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، یکی از کانونهای خیزش مردمی علیه سیاستهای جمهوری اسلامی بود. حضور گسترده نیروهای امنیتی، بازداشتهای گسترده و سرکوب خونین معترضان، از این شهر چهرهای مقاوم ساخته است. حالا اعدام مجاهد عباس کورکور، بهعنوان یکی از چهرههای نمادین این اعتراضات، نشاندهنده استمرار فضای امنیتی و بیتوجهی به خواستههای مردم در این منطقه است.
در نگاه افکار عمومی، بهویژه در خوزستان، کورکور نه «عامل اغتشاش»، بلکه یکی از فرزندان ایذه است که در برابر بیعدالتی ایستاد. اجرای حکم اعدام او، پیام آشکاری برای ساکنان مناطق معترض دارد: اعتراض با مجازات مرگ پاسخ داده خواهد شد. تحلیلگران معتقدند اعدام مجاهد عباس کورکور تنها بخشی از راهبرد کلی نظام در سرکوب اعتراضات محلی و قومی است.
مطالعه بيشتر : رومینا هداوندخانی، نماد مقاومت زنان ایرانی
موج اعدامها؛ تلاشی برای ارعاب یا بحرانزایی بیشتر؟
با افزایش تعداد اعدامهای مرتبط با اعتراضات در ایران، کارشناسان حقوق بشر و نهادهای بینالمللی از جمهوری اسلامی خواستهاند که به این روند پایان دهد. اما حکومت نهتنها به این خواستهها توجهی نشان نداده، بلکه در سالهای اخیر با شدت بیشتری این احکام را اجرا کرده است. اعدام مجاهد عباس کورکور یکی از مصادیق بارز این سیاست است که هدف آن، نه اجرای عدالت، بلکه ایجاد هراس عمومی است.
با این حال، تجربههای مشابه نشان داده که چنین اقداماتی نهتنها موجب خاموشی اعتراضات نمیشود، بلکه در بسیاری موارد به شعلهور شدن بیشتر خشم عمومی منجر میشود. انتشار گسترده خبر اعدام مجاهد عباس کورکور در شبکههای اجتماعی و پیامهای همدردی مردم با خانواده او، نشان میدهد که این سیاست سرکوب نه تنها ناکارآمد است، بلکه به شکاف بیشتر میان مردم و حاکمیت دامن میزند.
اعدام مجاهد کورکور، نه صرفاً اجرای یک حکم قضایی، بلکه بخشی از سیاست مستمر جمهوری اسلامی در مواجهه با خیزشهای مردمی بهویژه در مناطق حاشیهای و محروم مانند ایذه است. استفاده از کلیدواژه «اعدام مجاهد عباس کورکور» در رسانههای رسمی و انتشار آن در فضای مجازی، بار دیگر توجه جهانیان را به نقض گسترده حقوق بشر در ایران جلب کرده است. این اعدام، نه نقطه پایان، بلکه آغازگر موجی تازه از خشم، اعتراض و پرسشهای بیپاسخ درباره عدالت در ایران خواهد بود.