روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت، بار دیگر تجمع بازنشستگان به تیتر داغ شبکههای اجتماعی و رسانههای مستقل بدل شد. دهها تن از بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی در شهرهایی چون تهران، اهواز، کرمانشاه و شوش با سردادن شعارهای تند، اعتراض خود را به وضعیت وخیم معیشتی و بیتفاوتی مسئولان جمهوری اسلامی فریاد زدند. تجمعاتی که دیگر به سنتی تلخ بدل شده و گواهی است بر شکاف عمیق میان حاکمیت و نسلی که عمر خود را در خدمت به کشور سپری کرده است.
فریاد در خیابان: «ما گرسنهایم، حقمان را میخواهیم!»
در تجمع بازنشستگان روز یکشنبه، شعارهایی چون «فریاد فریاد از اینهمه بیداد»، «معیشت، منزلت، حق مسلم ماست» و «نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد» شنیده شد. این شعارها، چکیدهای از مطالبات و زخمهای عمیق جامعه بازنشستگان است. نسلی که سالها مالیات و بیمه پرداخت کرده، امروز زیر بار تورم افسارگسیخته و بیکفایتی اقتصادی مسئولان، حتی از تأمین ابتداییترین نیازهای خود ناتوان مانده است. این بار نه تنها در تهران بلکه در شهرهای صنعتی و کارگری همچون شوش و اهواز نیز تجمع بازنشستگان جلوهای از خشم عمومی علیه ساختار پوسیده و غیرپاسخگوی جمهوری اسلامی بود.
بیعدالتی سیستماتیک؛ ثمره سالها فساد و ناکارآمدی
در سالهای گذشته، تجمع بازنشستگان بارها برگزار شده است. اما هر بار، پاسخ حکومت چیزی جز بیتفاوتی، سرکوب، یا وعدههای دروغین نبوده است. بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی که باید پس از دههها کار، دوران آرام و امنی را بگذرانند، حال درگیر چانهزنی خیابانی برای حقوق ناچیز خود هستند. این بحران تنها حاصل بیتدبیری اقتصادی نیست، بلکه محصول یک نظام سیاسی معیوب است؛ نظامی که منابع کشور را صرف سیاستهای منطقهای، نهادهای نظامی و امنیتی کرده و کارگران و بازنشستگان را به حال خود رها کرده است. فریاد این تجمعها، طنین فروپاشی مشروعیت حکومتی است که تنها هنر آن سرکوب و شعار است.
مطالعه بيشتر : بازداشت معلمان؛ خشم صنفی و تکذیب دولتی
تجمع بازنشستگان؛ هشداری برای فردای ایران
تکرار تجمع بازنشستگان تنها یک مطالبه صنفی نیست، بلکه علامتی روشن از گسترش نارضایتی عمومی در بطن جامعه است. وقتی نسلی که ستون فقرات توسعه کشور بوده، برای دریافت حداقل معیشت به خیابان میآید، آنچه فرو میریزد صرفاً نظام تأمین اجتماعی نیست، بلکه اعتماد عمومی به نظام جمهوری اسلامی است. این اعتراضها نه تنها ادامه خواهند داشت، بلکه میتوانند به کاتالیزوری برای اعتراضهای گستردهتر و بنیادیتر بدل شوند. نظامی که نمیخواهد صدای بازنشسته را بشنود، باید آماده شنیدن فریاد انقلاب اجتماعی باشد.