در دل کوههای آرام هند، روستای کوچکی پنهان شده که روی نقشه نیست، اما با ثروتی عجیب و ساکنانی که همچون پادشاهان زندگی میکنند، دنیا را شگفتزده کرده است!
طلا در دل مزارع… وقتی فقر به افسانه تبدیل شد
در ایالت گجرات، در شمالغرب هند، روستایی وجود دارد که جمعیتش کمتر از دو هزار نفر است، اما یکی از ثروتمندترین نقاط آسیا به شمار میرود. خیابانهای خاکیاش مملو از خودروهای لوکس و خانههایی است که با طلا تزئین شدهاند؛ تا جایی که خبرنگاران هندی به آن لقب «روستای میلیونرهای ناشناخته» دادهاند.
ماجرا از حدود بیست سال پیش آغاز شد، زمانی که گروهی از اهالی روستا برای کار به آفریقا و کشورهای خلیج فارس مهاجرت کردند. آنها در تجارت الماس و طلا به موفقیت رسیدند و سپس سرمایه خود را به زادگاهشان بازگرداندند. با این حال، روح ساده و سنتی روستا تغییر نکرده است؛ زنان هنوز آب را از چاه میآورند و کودکان در کوچههای گِلی بازی میکنند، گویی ثروت هیچگاه به آنها نرسیده است.
شگفتآورتر اینکه دولت هند تاکنون هیچ گزارش رسمی درباره این جهش اقتصادی محلی منتشر نکرده و همین سکوت، شایعات زیادی بهدنبال داشته است: آیا در اینجا معدن طلایی پنهان وجود دارد؟ یا ماجرا به پولشویی مربوط میشود؟ پاسخ هنوز در هالهای از ابهام است.
مطالعه بيشتر : مسئولیت ایرانی بودن؛ چه پیامی پنهان است؟

روستای کوچکی در هند که به نماد ثروت مردمی بدل شد
شهرت این روستای کوچک هند زمانی اوج گرفت که ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شد و جشنهای عروسی مجلل در میان مزارع و خودروهای رولزرویس در جادههای گلآلود را نشان میداد. خانههای دوطبقه با سنگ مرمر سفید در جایی که حتی اینترنت پایدار وجود ندارد!
رسانههای هند آن را «عجیبترین پدیده اقتصادی آسیا» توصیف کردند، زیرا در همان روستا عدهای در رفاه افسانهای زندگی میکنند، در حالی که همسایههایشان هنوز زیر خط فقرند. این تضاد تند، سوژهای برای پژوهشگران جامعهشناسی و اقتصاد روستایی شده است.
برخی کارشناسان معتقدند آنچه در اینجا اتفاق افتاده، نمادی از «اقتصاد مهاجرت» در هند است: وقتی مهاجران موفق، سرمایههای خود را بدون ساختار اقتصادی مشخص به زادگاهشان بازمیگردانند و نقطهای کوچک به صحنهای خیرهکننده از نابرابری طبقاتی تبدیل میشود.
ثروتی بیهویت… آیا روستا رازی بزرگتر پنهان کرده است؟
در حالی که مردم از رونق تازه خود لذت میبرند، تحلیلگران از دور به سکوت دولت نگاه میکنند. برخی باور دارند پشت این روستا شبکهای مالی غیررسمی قرار دارد که از طریق واسطهها در تجارت الماس سرمایهگذاری میکند. گروهی دیگر هم میگویند این مکان نمونهای نادر از «سرمایهداری محلی» است که در شهرها یافت نمیشود.
اما رازآلودترین بخش داستان این است که روستا ورود خبرنگاران خارجی را ممنوع کرده و حتی اجازه فیلمبرداری از خانهها را نمیدهد. یکی از خبرنگاران در گزارشی تصویری گفت روی درِ بسیاری از خانهها نوشته شده بود: «سؤال نپرس، عکس نگیر.»
با وجود این، جریان پول، جواهرات و شایعات از آنجا قطع نمیشود. حتی گردشگران داخلی هند پنهانی به آنجا میروند تا فقط عکسی یادگاری از «روستایی که طلا نفس میکشد» بگیرند.
در نبود توضیح رسمی، این روستای کوچک همچنان معمایی اقتصادی و انسانی است؛
جایی که نشان میدهد ثروت همیشه در برجها و شهرهای بزرگ نیست،
بلکه گاه در سادهترین گوشههای زمین، میان دستانی که روزی خاک را میکاویدند، پنهان میشود








