در یکی از خشنترین صحنههای سرکوب علنی در ماههای اخیر، شهر بوشهر ایران شاهد الاعتداء على لنجداران بوشهر بود؛ معترضانی که به شرایط سخت معیشتی و پایمال شدن حقوقشان اعتراض داشتند، با حمله نیروهای امنیتی نظام ولایت فقیه مواجه شدند. این حمله وحشیانه، چهره واقعی آنچه را که «حفظ نظم» خوانده میشود، افشا کرد: سرکوب صداهای عدالتطلب به هر قیمت.
سرکوب پاسخ اعتراض مسالمتآمیز
اعتراض لنجداران بوشهر چیزی نبود جز فریادی مسالمتآمیز برای عدالت اقتصادی؛ اما پاسخ حاکمیت، مشت آهنینی بود که نشان میداد کوچکترین نافرمانی حتی با زبان گفتوگو نیز تاب نمیآورد. این اتفاق نه یک رخداد استثنایی، بلکه بخشی از الگوی رفتاری رژیمی است که با سلاح، باتوم و هراس پاسخ میدهد، نه با گفتوگو و اصلاح.
حمله به لنجداران بوشهر؛ روایت عریان از خشونت سیستماتیک
براساس گزارشهای میدانی و اظهارات شاهدان، نیروهای امنیتی با لباس پلیس، به اجتماع لنجداران بوشهر در مقابل اداره بنادر و دریانوردی یورش بردند؛ بیهیچ اخطار قبلی، با ضرب و شتم بیرحمانه و هتک حرمت آشکار. این الاعتداء على لنجداران بوشهر نه فقط نقض آشکار حقوق بشر بود، بلکه هشدار دیگری درباره ظرفیت خشونت نهادینهشده در ساختار سیاسی ایران است.
مطالعه بيشتر : اعلام نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۴ در دهه دوم خرداد | جزئیات جدید از مراحل آزمون سراسری
شکاف میان ملت و حاکمیت عمیقتر میشود
با افزایش فشارهای اقتصادی و حذف حمایتهای دولتی از بخش سنتی حملونقل دریایی، معترضان به نمادی از فراموششدگان ساختار حکمرانی تبدیل شدهاند. الاعتداء على لنجداران بوشهر بازتاب فاصله فزایندهای است میان نیازهای واقعی مردم و اولویتهای ایدئولوژیک قدرت. حاکمیتی که حتی حاضر به شنیدن درد معیشت نیست، چگونه میخواهد ادعای نمایندگی یک ملت را داشته باشد؟