در مراسم رسمی سالگرد درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، بار دیگر خامنهای در سالمرگ خمینی به تریبون بازگشت تا با لحن تند، تهدیدآمیز و ایدئولوژیک، باری دیگر مسیر گسسته نظام از مردم را بازتاب دهد. سخنرانیای که نه از خمینی تصویر تازهای ساخت و نه از خامنهای چهرهای متفاوت نشان داد، بلکه تنها تاکید مجددی بود بر فروپاشی اعتماد عمومی، و پافشاری لجوجانه بر سیاستهایی که ایران را به پرتگاه انزوا و فقر کشاندهاند.
خامنهای در سالمرگ خمینی و فریاد بر سر دشمنان خیالی
خامنهای در سالمرگ خمینی با اشاره مستقیم به دونالد ترامپ گفت: «تو کی هستی که به تهران بگویی ما باید برنامه هستهای داشته باشیم یا نه؟» این جمله در ظاهر حمله به یک رئیسجمهور آمریکاست، اما در عمق خود انعکاسی از پارادایم همیشگی جمهوری اسلامی است؛ دشمنسازی برای سرکوب واقعیت.
بهجای اینکه رهبر ایران پاسخی برای بحرانهای اقتصادی، فروپاشی اعتماد اجتماعی یا مهاجرت گسترده نخبگان ارائه دهد، ترجیح داد بر طبل توطئهسازی بکوبد. این ادبیات سالهاست تکرار میشود، اما دیگر حتی برای حامیان سنتی نظام نیز قانعکننده نیست.
برنامه هستهای؛ غرور سیاسی یا فاجعه ملی؟
خامنهای با تاکید گفت: «پیشنهاد هستهای آمریکا صد در صد خلاف اصل قدرت ماست… آمریکا قادر به تضعیف برنامه هستهای ما نخواهد بود… تهران غنیسازی اورانیوم را متوقف نخواهد کرد.»
پرسش اصلی اینجاست: این قدرت کجا هزینه میشود؟ در یارانههای ناپایدار؟ در صف نان و دارو؟ یا در ترکتحصیل میلیونها نوجوان بهدلیل فقر؟ آنچه خامنهای در سالمرگ خمینی نگفت، این بود که این پروژه هستهای دیگر برای مردم نه منبع عزت، بلکه سمبلی از محرومیت و تحریم است.
اصرار بر ادامه این مسیر بدون توافق و بدون بازگشت به برجام، نشان میدهد که حکومت اولویت را نه به منافع ملی، بلکه به حفظ یک روایت سیاسی داده که دیگر خریداری ندارد.
از خمینی تا خامنهای؛ یک میراث، هزار بحران
خامنهای در سالمرگ خمینی بار دیگر از بنیانگذار نظام با عنوان «منادی استقلال و عزت» یاد کرد؛ اما چیزی که امروز از آن میراث باقی مانده، فقط سیستم سرکوب، فساد و بیکفایتیست. مردمی که دیگر در خیابان از “مرگ بر آمریکا” نمیگویند، بلکه فریاد “مرگ بر دیکتاتور” سر میدهند.
از ماجرای مهسا امینی گرفته تا بحرانهای ارزی و سقوط سرمایه اجتماعی، جمهوری اسلامی از همان ریشههایی تغذیه میشود که امروز بحرانهایش را چندبرابر کردهاند. خامنهای در سالمرگ خمینی بهجای تجدیدنظر در این مسیر، همچنان در حال تایید و تکرار آن است.
مطالعه بيشتر :پیشنهاد واشنگتن برای پایان دادن به مناقشه هستهای با تهران چیست و ایران چگونه به آن پاسخ داد؟
تریبونی برای انکار، نه اصلاح
سخنان خامنهای در سالمرگ خمینی، نه تحلیلمحور بود و نه مبتنی بر راهحل. بلکه بار دیگر تکراری بود از تهدیدات کهنه و تحلیلهایی که بیشتر به فرافکنی میمانند تا برنامهریزی. در شرایطی که جامعه ایران با موج بیاعتمادی و ناامیدی دستوپنجه نرم میکند، رهبر نظام نهتنها پاسخی ندارد، بلکه خود یکی از عوامل تداوم بحرانهاست.