در خطبه اخیر نماز جمعه تهران، حجتالاسلام صدیقی تصریح کرد که “مذاکره مستقیم با آمریکا در شأن ایران نیست”، این سخنان واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. اگرچه این اظهارات ممکن است به عنوان تأکیدی بر ایستادگی سیاسی و حفظ اصول ملی تلقی شود، اما واقعیتهای پیچیدهتری در سطح بینالمللی و منطقهای وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود. دیپلماسی، که جزو ابزارهای اصلی سیاست به حساب میآید، نباید به عنوان نشانه ضعف یا تسلیم تعبیر شود، بلکه باید به عنوان ابزاری برای تاثیرگذاری و دستیابی به منافع ملی در چارچوبی از تعادل و واقعبینی دیده شود.
سخنان حجتالاسلام صدیقی و ضرورت بازنگری در سیاستهای دیپلماتیک
سخنان حجتالاسلام صدیقی درباره ضرورت عدم مذاکره مستقیم ممکن است به عنوان تأکیدی بر انسجام موضع سیاسی تعبیر شود، اما در شرایط فعلی، این نوع موضعگیریها میتواند برای منافع ملی ایران آسیبزننده باشد. در حالی که کشور با فشارهای اقتصادی جدی روبرو است، اتخاذ رویکردی که مذاکره مستقیم را رد میکند، میتواند ایران را در مسیر انزوای سیاسی و اقتصادی قرار دهد. در چنین شرایطی، جامعه نیازمند سیاستهای انعطافپذیر و قابل تطبیق با واقعیتهای بینالمللی است تا از بحرانهای داخلی و خارجی کاسته شود.
دیپلماسی بهعنوان ابزار قدرت
مذاکره مستقیم با آمریکا ممکن است توسط برخی به عنوان نشانه تسلیم و ضعف تلقی شود، اما در واقع، این نوع گفتگوها میتواند نشانهای از قدرت ملی و توانایی در مدیریت و هدایت روندهای جهانی باشد. رد کردن مذاکره به معنای انزوای بیشتر و تضعیف منافع ملی است. دیپلماسی نهتنها یک ابزار دفاعی بلکه ابزاری برای تقویت موضع کشور در عرصه جهانی است. لذا اگر همچنان از مذاکره مستقیم با آمریکا خودداری شود، ایران ممکن است فرصتهای مهمی را از دست بدهد که میتوانند به نفع مردم و کشور باشند.