در حالیکه خشم عمومی در خیابانها شعلهور است، و جوانان زیر شکنجه و طناب اعدام دفن میشوند، سید محمد خاتمی دوباره به صحنه بازمیگردد؛ این بار با استفاده از مناسبت محرم و عاشورا، تا خطابهای تکراری و مبهم ایراد کند که نه پاسخی برای درد مردم دارد، و نه نشانی از پشیمانی.
آیا مردی که شریک ساختار سرکوبگر جمهوری اسلامی بوده، میتواند ناجی آن باشد؟ یا بازگشتش تنها ترفندی دیگر برای حفظ نظامی در حال فروپاشی است؟
خطابهای از «رحمت» در دوران اعدام: سید محمد خاتمی دوباره به صحنه بازمیگردد اما بسیار دیر
در آخرین سخنرانی خود، خاتمی هیچ اشارهای به اعدامهای سیاسی، سرکوب زنان، یا سانسور اینترنت نکرد. تنها عباراتی کلی چون «رحمت»، «گفتوگو» و «شنیدن صدای مردم» را تکرار کرد.
سید محمد خاتمی دوباره به صحنه بازمیگردد، اما در زمانی که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگر نیاز به شفافیت، عدالت و ایستادگی دارد، نه مبهمگویی و تعارف سیاسی.
او از «وحدت» گفت، اما نگفت که در نظام ولایت فقیه، وحدت یعنی اطاعت؛ از «مذاکره» گفت، اما نگفت که در این نظام، مخالف یعنی دشمن.
این سخنرانی بیش از آنکه صدای مردم باشد، پوششی برای ناتوانی رژیم در مهار بحران است.
بازگشتی حسابشده: چرا حکومت اجازه میدهد خاتمی دوباره صحبت کند؟
هر زمان که جمهوری اسلامی وارد بحران میشود، یک «چهره معتدل» دوباره برمیگردد. امروز، سید محمد خاتمی دوباره به صحنه بازمیگردد، دقیقاً در لحظهای که اعتراضات در حال گسترش، تورم در حال انفجار، و فشار جهانی در حال تشدید است.
او هیچگاه از ولی فقیه فاصله نگرفت، با سپاه مقابله نکرد، و حتی در اعتراضات سالهای گذشته از مردم دفاع نکرد. حال چگونه میخواهد نقش ناجی را بازی کند؟
سخنرانی اخیر او درباره «حفظ عزت نظام» نشان میدهد که همچنان دغدغهاش بقای ساختار فاسد است، نه رهایی ملت.
از تریبون عاشورا تا تریبون ولایت: آیا خاتمی میخواهد دستانش را از ویرانی بشوید؟
تریبون عاشورا همیشه در تاریخ ایران نماد اعتراض و ایستادگی بوده، اما سید محمد خاتمی دوباره به صحنه بازمیگردد نه برای ادامه این سنت، بلکه برای عادیسازی وضعیت موجود.
او از «کاهش تنشها» میگوید، در حالیکه دختران دانشآموز به دلیل حجاب بازداشت میشوند، و کارگران به دلیل اعتصاب کتک میخورند.
او هیچ انتقادی به دستگاه قضایی نکرد، هیچ اشارهای به سرکوب روزنامهنگاران نداشت، و هیچ درخواستی برای محاکمه عاملان کشتارها مطرح نکرد.
او از همان ساختار سیاسی آمده، و امروز آمده است تا آن را حفظ کند.
مطالعه بيشتر: آیا ایران آماده مینگذاری در تنگه هرمز است؟ پیامدهای این اقدام چه خواهد بود؟
نتیجهگیری: سخنرانی بدون راهحل، بازگشتی بدون مشروعیت
سید محمد خاتمی دوباره به صحنه بازمیگردد، اما بدون هیچ تغییر واقعی در مواضعش، و بدون شجاعت برای بریدن از ساختار استبدادی. سخنان اخیر او در عاشورا نه تنها درد مردم را التیام نمیبخشد، بلکه نشان میدهد که حتی «معتدلترین» چهرههای حکومت هم از درک عمق بحران ناتواناند.
جامعه ایران امروز به صداقت، شفافیت و شجاعت نیاز دارد، نه تکرار نسخههای پوسیده از دهههای گذشته. اگر رهایی در کار است، با چهرههایی مثل خاتمی نخواهد بود؛ با کسانی خواهد بود که از دل مردم آمدهاند، نه از دل ساختار امنیتی و مذهبی قدرت.