در سومین روز از درگیریهای مرگبار میان جمهوری اسلامی ایران و دولت اسرائیل، تحولاتی عمیق در میدان نبرد و سطح دیپلماتیک رخ داده است. وقایع روز سوم جنگ ایران و اسرائیل با تأیید کشته شدن یکی از چهرههای ارشد اطلاعاتی سپاه، حملات موشکی جدید تهران به حیفا و تلآویو، و رهگیری این حملات توسط گنبد آهنین اسرائیل، وارد مرحلهای تازه شده است. در این گزارش، با نگاهی به این رویدادها و واکنشهای جهانی، سعی داریم تصویری واقعبینانه از وضعیت کنونی و جایگاه واقعی جمهوری اسلامی در این جنگ ارائه دهیم.
ترور فرمانده اطلاعات سپاه؛ ضربهای بزرگ در وقایع روز سوم جنگ ایران و اسرائیل
در یکی از پرمخاطرهترین رخدادهای مرتبط با وقایع روز سوم جنگ ایران و اسرائیل، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسماً کشته شدن محمد کاظمی، رئیس سازمان اطلاعات سپاه، و دو معاون او را تأیید کرد. منابع اسرائیلی این عملیات را دقیق، حسابشده و با همکاری منابع اطلاعاتی غربی توصیف کردند. این ترور، به گفته ناظران بینالمللی از جمله تحلیلگران «نیویورک تایمز»، نشانهای از ضعف شدید ساختار حفاظتی جمهوری اسلامی است.
به اعتقاد کارشناسان، حذف یک چهره کلیدی در ساختار اطلاعاتی رژیم تهران، نشان میدهد که نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در قلب جمهوری اسلامی بسیار فراتر از آن چیزی است که مقامات رسمی مایل به پذیرش آن هستند. این در حالی است که رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی سعی در پنهان کردن عمق بحران دارند.
تهران زیر بار پاسخهای اسرائیل؛ قدرت واقعی جمهوری اسلامی زیر سؤال
در ادامه وقایع روز سوم جنگ ایران و اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران اقدام به شلیک چندین موشک بالستیک و پهپاد انتحاری به سمت اهدافی در شهرهای حیفا، تلآویو و اشکلون کرد. ارتش اسرائیل اعلام کرد که اکثر این حملات با موفقیت توسط سامانه دفاع هوایی گنبد آهنین رهگیری شدهاند. با وجود آن، یک موشک به یک منطقه مسکونی در حیفا برخورد کرد و خساراتی بر جا گذاشت.
کارشناسان نظامی در شبکههایی مانند بیبیسی فارسی و الجزیره معتقدند که این حملات، بیشتر جنبه تبلیغاتی و روانی دارند تا نظامی. ایران تلاش میکند خود را بهعنوان بازیگری قدرتمند نشان دهد، اما واقعیت میدانی خلاف این را نشان میدهد. رژیمی که نمیتواند از مقامات ارشد خود محافظت کند، چگونه میخواهد در برابر اسرائیل ایستادگی کند؟
واکنشهای بینالمللی و منطقهای؛ جمهوری اسلامی در انزوای کامل
یکی از مهمترین نتایج وقایع روز سوم جنگ ایران و اسرائیل، افشای کامل انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی است. در حالیکه تهران انتظار حمایت لفظی یا حتی عملی از سوی همپیمانان منطقهای مانند عراق، سوریه یا لبنان را داشت، هیچ کشور مسلمانی رسماً حمایت خود از اقدامات نظامی ایران را اعلام نکرد.
وزارت خارجه آمریکا، فرانسه و بریتانیا حملات ایران را محکوم کردهاند. در عین حال، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله امارات و عربستان سعودی خواستار آرامش و بازگشت به دیپلماسی شدهاند. حتی چین و روسیه نیز با احتیاط از ادامه تنشها ابراز نگرانی کردهاند بدون آنکه موضعی حمایتی از تهران اتخاذ کنند.
جمهوری اسلامی که سالها از «محور مقاومت» و «همپیمانان منطقهای» سخن میگفت، اکنون در عمل تنها مانده و از پشتوانهای جدی برخوردار نیست.
مطالعه بيشتر : آشنا شوید با برجستهترین تلفات انسانی ایران؛ از فرماندهان ارشد تا دانشمندان کلیدی
آیا رژیم ایران توان ادامه این جنگ را دارد؟
با مرور وقایع روز سوم جنگ ایران و اسرائیل، تصویری نگرانکننده از آینده منطقه ترسیم میشود. جمهوری اسلامی نهتنها در میدان جنگ، بلکه در سطح بینالمللی نیز با بحران مشروعیت و ضعف روبهروست. ترور مقامات ارشد، حملات ناموفق موشکی، و نبود حمایت بینالمللی، همگی نشان میدهند که این رژیم نه قدرت بازدارندگی دارد و نه پشتیبانی منطقهای.
سؤال اصلی اکنون این است: آیا ادامه این وضعیت، به فروپاشی درونی و برونریزی اعتراضات مردمی در ایران منجر خواهد شد؟ یا جمهوری اسلامی با سرکوب و سانسور، همچنان برای بقا تقلا خواهد کرد؟ پاسخ این سؤال، در روزهای آینده روشنتر خواهد شد.