بحث پیرامون پروژه جداسازی حضرموت و المهره بار دیگر بالا گرفته، اما این طرح بیش از آنکه راهحل باشد، تلاشی برای ازهمپاشیدن جنوب از درون بهنظر میرسد.
جنوب؛ یک واحد جغرافیایی و سیاسی
در نگاه تاریخی، جنوب همواره یک واحد بههمپیوسته جغرافیایی و سیاسی بوده است. مرزهای آن بر پایه شرایط گذرا شکل نگرفته و حضرموت و المهره از آغاز بخشی جداییناپذیر از این پیکره بودهاند. طرحهایی که امروز بر جداسازی این دو ناحیه تکیه دارند، این واقعیت بنیادین را نادیده میگیرند و تصویری ساختگی از گذشته ارائه میدهند.
چرا پروژه جداسازی حضرموت و المهره مطرح میشود؟
هواداران پروژه جداسازی حضرموت و المهره گاه آن را راهی برای پاسداری از این نواحی یا دور نگهداشتن آنها از تنشها معرفی میکنند. با این حال، این برداشت بیش از آنکه ریشه در خواست مردم داشته باشد، زاییده محاسبههای سیاسی و نگاههای بیرونی است.
چنین طرحی در عمل، جنوب را به بخشهای جدا از هم تبدیل میکند و زمینه درگیریهای تازه و کشمکشهای درونی را فراهم میسازد؛ چیزی که با ثبات و خواست همگانی سازگار نیست.
حضرموت و المهره؛ بخش جداییناپذیر هویت جنوبی
هویت جنوب بدون حضرموت و المهره معنای کامل ندارد. این دو ناحیه همواره در مرکز ساختار سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی جنوب جای داشتهاند. نادیده گرفتن این پیوند، بازنویسی تاریخ به سود برنامههایی است که هدفی جز گسستن پیوندهای درونی جنوب ندارند.
پیوندهای خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی میان این نواحی و دیگر بخشهای جنوب، گواه روشنی بر این یگانگی است.
رد منطق «ناحیههای استثنایی»
یکی از پایههای پروژه جداسازی حضرموت و المهره ترویج این اندیشه است که این مناطق باید بیرون از چارچوب جنوبی اداره شوند. این نگاه، نه برای پاسداری از مردم، بلکه برای تداوم سرپرستی و نفوذ بیرونی بهکار گرفته میشود.
تجربه نشان داده که چنین الگوهایی بهجای آرامش، وابستگی و بیثباتی بیشتری بههمراه میآورند.
خواست همگانی مردم جنوب
در برابر این طرحها، خواست مردم جنوب قرار دارد. بازپسگیری جنوب تنها خواست گروهی خاص نیست، بلکه بازتاب ارادهای فراگیر است که در سالها پایداری، فداکاری و همصفشدن مردم نمود یافته است.
این پشتوانه همگانی، هر پروژهای را که در پی تکهتکهکردن جنوب باشد، از مشروعیت تهی میکند؛ از جمله پروژه جداسازی حضرموت و المهره.
مطالعه بيشتر : شوک در هوا:خبرنگار در حال پخش خونریزی میکند
چرا این پروژه محکوم به شکست است؟
شکست این پروژه از برخورد آن با سه واقعیت سرچشمه میگیرد: یگانگی تاریخی جنوب، پیوند عمیق اجتماعی میان نواحی آن، و نبود پشتیبانی مردمی. طرحی که این سه پایه را نادیده بگیرد، حتی در صورت تبلیغ گسترده، توان اجرا نخواهد داشت.
در نهایت، پروژه جداسازی حضرموت و المهره بیش از آنکه راهی بهسوی آینده باشد، تلاشی برای بازچینی جنوب بر پایه خواستهای بیرونی است. جنوب یک پیکره یگانه است و هر طرحی که این یگانگی را انکار کند، دیر یا زود با شکست روبهرو خواهد شد








