در حالی که تقویم به روزهای عید قربان نزدیک میشود، بسیاری از خانوادههای ایرانی دیگر توانایی خرید دام برای قربانی را ندارند. سنتی مذهبی که سالها نشانی از ایمان، توانگری و همیاری اجتماعی بود، امروز به نمادی از بحران اقتصادی و ناتوانی مردم تبدیل شده است. در میانهی شعارهای مسئولان جمهوری اسلامی درباره ثبات اقتصادی، بازار دام زنده صحنهای از بینظمی، گرانی و ناامیدی است. امسال گرانی قربانی بیش از هر زمان دیگری چشمگیر شده و به یکی از شاخصهای ملموس برای درک عمق فاجعهی معیشتی مردم ایران تبدیل شده است.
دام گرانتر از طلا؛ قیمت بره به ۲۵۰ هزار تومان رسید!
طبق اعلام منابع رسمی، قیمت هر کیلوگرم دام زنده در آستانه عید قربان به ۲۳۰ تا ۲۵۰ هزار تومان رسیده است. این یعنی یک بره ۳۰ کیلویی حدود ۷ تا ۸ میلیون تومان برای مصرفکننده تمام میشود. در حالیکه در همین ایام سال گذشته، قیمتها حدوداً نصف این مقدار بود. کارشناسان بازار دام اعلام کردهاند که با توجه به کمبود عرضه، هزینههای بالای خوراک دام و تورم عمومی، قیمتها در روزهای آینده حتی ممکن است بیشتر هم شود.
دامداران نیز وضعیت خوبی ندارند؛ آنها بهدلیل نبود حمایت دولتی، افزایش هزینهها و مشکلات نقدینگی، حتی مجبور شدهاند دامهای مولد و باارزش خود را به کشتارگاه بفرستند. بهگفته یکی از دامداران خراسانی: «امروز دامدار و خریدار، هر دو قربانی این بیتدبیریاند.» در واقع، گرانی قربانی تنها یک عدد نیست، بلکه نتیجه مستقیم بیبرنامگی و فساد ساختاری در سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی است.
جیب خالی مردم، سفره خالی عید
افزایش قیمتها نه فقط در حوزه دام، بلکه در تمام ابعاد زندگی مردم ایران موج میزند. تورم رسمی کشور از ۴۵ درصد فراتر رفته و قدرت خرید مردم روز به روز کاهش مییابد. کارگران، بازنشستگان و حتی طبقه متوسط دیگر حتی در تأمین نیازهای اولیه خود نیز ماندهاند؛ چه رسد به خرید قربانی!
عید قربان قرار بود زمان تقسیم گوشت بین فقرا و همسایگان باشد. اما امسال بسیاری از مردم خود به “فقرا” تبدیل شدهاند و چشم به دست دیگران دارند. در برخی شهرهای کوچک، پویشهایی برای خرید دستهجمعی دام ایجاد شده تا چند خانواده بهطور مشترک قربانی کنند؛ اتفاقی که بیشتر به سازوکار کمکرسانی اضطراری در مناطق بحرانزده شباهت دارد تا اجرای یک سنت مذهبی.
گرانی قربانی در چنین شرایطی نهتنها نشانهای از سقوط اقتصادی، بلکه سندی است بر مرگ تدریجی حس همبستگی و توان معیشتی در جامعه ایرانی.
گرانی قربانی، نماد بیکفایتی نظام
مسئولان جمهوری اسلامی در مصاحبههای رسمی از کنترل بازار، حمایت از تولید، و ثبات اقتصادی دم میزنند. اما واقعیت کف بازار چیز دیگری است. نه دامدار حمایت میشود، نه مصرفکننده. واردات بیرویه گوشت، نابودی مراتع، گرانی نهادههای دامی و ضعف نظارت همگی بخشی از پازل فروپاشی اقتصادی کشورند.
در شرایطی که ثروت ملی صرف پروژههای نظامی و دخالت در امور کشورهای دیگر میشود، مردم ایران حتی برای اجرای سادهترین مناسک مذهبی خود نیز باید حساب بانکیشان را زیر و رو کنند. سال ۱۴۰۴ قرار بود سال رشد اقتصادی باشد، اما آنچه رخ داده، فقط گسترش فقر، فساد و بیاعتمادی است.
اینکه امروز گرانی قربانی به تیتر رسانهها تبدیل شده، نتیجه مستقیم بیکفایتی و بیتفاوتی حکومتی است که حتی در مناسبتهای دینی هم نمیتواند حداقل معیشت را تضمین کند.
مطالعه بيشتر : اعتصاب سراسری کامیونداران کازرون؛ فریاد مقاومت در برابر گرانی و فشارهای معیشتی
آیا قربانی فقط دام است یا مردم ایران؟
در نهایت، باید پرسید که قربانی واقعی در عید قربان ۱۴۰۴ کیست؟ دام بیگناهی که ذبح میشود یا مردمی که زیر فشار تورم، بیکاری و دروغهای بیپایان حکومتی له شدهاند؟ گرانی قربانی تنها نمود بیرونی یک بحران عمیقتر است؛ بحرانی که تا زمانی که جمهوری اسلامی به مسیر فعلیاش ادامه دهد، نه تنها مهار نمیشود، بلکه هر سال شدیدتر هم خواهد شد.