روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی اختصاصی فاش کرده است که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بهصورت محرمانه سه نفر از روحانیون برجسته را برای جانشینی خود در صورت ترور احتمالی انتخاب کرده است. این خبر در حالی منتشر میشود که گزارشها از افزایش تهدیدات امنیتی علیه مقامات ارشد نظام حکایت دارد و تحلیلگران بینالمللی میگویند خامنهای در لیست ترور بعدی قرار گرفته است.
گزینههای جانشینی: چه کسانی از ایدهآلترینها هستند؟
گزارش نیویورکتایمز با استناد به منابع اطلاعاتی غربی اعلام کرده است که خامنهای، در اقدامی نادر، به شورای خبرگان دستور داده در صورت کشتهشدن وی، بلافاصله یکی از سه گزینه معرفیشده را بهعنوان رهبر انتخاب کند. این تصمیم در بحبوحه جنگ سایبری، تهدیدات پهپادی و بیثباتی منطقهای گرفته شده و برخی تحلیلگران این اقدام را نشانهی آن میدانند که خامنهای در لیست ترور بعدی است و نظام سعی دارد از خلأ قدرت احتمالی جلوگیری کند.
گزارشها حاکی از آن است که این سه چهره پیشنهادی، نزدیکی زیادی به نهادهای امنیتی و نظامی دارند و همگی سابقه وفاداری به گفتمان سرکوب داخلی و ضدغربی را دارند. از جمله نامهایی که مطرح شدهاند میتوان به احمد خاتمی، صادق آملی لاریجانی و ابراهیم رئیسی اشاره کرد، گرچه هیچکدام رسماً تأیید نشدهاند.
تدابیر امنیتی جدید | تأکید دوباره بر اینکه خامنهای در لیست ترور بعدی قرار دارد
با افزایش حملات هدفمند به مراکز نظامی و اطلاعاتی ایران از سوی اسرائیل و احتمال درگیری مستقیم، تدابیر حفاظتی بیسابقهای برای رهبر جمهوری اسلامی اتخاذ شده است. طبق گزارشهای غیررسمی، اقامتگاه خامنهای به مکانی با لایههای چندگانه حفاظتی منتقل شده و ارتباطات مستقیم او با مقامات کاهش یافته است. برخی منابع نظامی تأکید میکنند که سطح هشدار داخلی به حالت قرمز رسیده و این احتمال که خامنهای در لیست ترور بعدی باشد، بسیار جدی تلقی میشود.
از سوی دیگر، رسانههای اسرائیلی و آمریکایی نیز در هفتههای اخیر بارها این سناریو را مطرح کردهاند. در صورتی که خامنهای کشته شود یا از قدرت کنار رود، ساختار جمهوری اسلامی با یکی از بحرانیترین مراحل تاریخ خود روبهرو خواهد شد.
مطالعه بيشتر : جزئیات روند استخدام کاثرين بيريز برای موساد | نفوذ اسرائیل در قلب نظام جمهوری اسلامی
واکنش جهانی و بحران مشروعیت نظام
تحلیلگران در نشریاتی چون «فارن افرز» و «المانیتور» معتقدند که اعلام گزینههای جانشینی در حالی که هنوز رهبر در قدرت است، خود نشاندهنده شکافهای عمیق در ساختار قدرت جمهوری اسلامی است. این در حالی است که برخی نهادهای اپوزیسیون و رسانههای مستقل در تبعید، این حرکت را نشانه ترس و فروپاشی احتمالی دانستهاند.
بهویژه در فضای داخلی ایران، جایی که اعتراضات مردمی، بحران اقتصادی و تحریمهای بینالمللی در حال نابودی اعتماد عمومی هستند، هرگونه انتقال قدرت بدون شفافیت و بدون رأی مردم، فقط به تعمیق شکاف اجتماعی خواهد انجامید.
بدین ترتیب، تکرار سناریوی «خامنهای در لیست ترور بعدی» نهتنها در حوزه نظامی بلکه در حوزه روانی و رسانهای نیز در حال تبدیلشدن به مؤلفهای از فروپاشی مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی است.