در ژوئن ۲۰۲۵، اسرائیل بهطور رسمی و مستقیم وارد فاز جنگی با جمهوری اسلامی ایران شد. تصمیمی که با استناد به تهدیدات فزاینده هستهای تهران و «فرصت مناسب امنیتی» اتخاذ گردید. اما چرا اسرائیل تصمیم به حمله به ایران گرفت و چه دستاوردی داشت؟ آیا واقعاً برنامه هستهای ایران را متوقف کرد؟ یا این حمله تنها بخشی از جنگ اطلاعاتی بزرگتر بود؟ این گزارش تحلیلی، ابعاد گستردهتری از ماجرا را برایتان روشن میسازد.
۱. انگیزهها و مقدمات: چرا جنگ؟
تصمیم اسرائیل برای ورود به فاز نظامی علیه ایران، ریشه در چند عامل داشت: نخست، گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره سطح بالای غنیسازی اورانیوم در فردو و نطنز که به مرز ۹۰٪ نزدیک شده بود. دوم، تحرکات نظامی ایران در سوریه، لبنان و عراق که اسرائیل آن را «تهدیدات موجودیتی» تلقی کرد. سوم، شکاف عمیق در داخل ایران و ضعف بیسابقه ساختار پدافندیاش. تمام این مؤلفهها باعث شدند تلآویو با چراغ سبز واشنگتن، عملیاتهایی همچون «عروسی سرخ» و «نیناریا» را با موفقیت اجرا کند.
۲. اهداف حمله: تاسیسات هستهای، فرماندهان سپاه و مغزهای علمی
اهداف اسرائیل در حمله به ایران دقیق و حسابشده بود. از تاسیسات غنیسازی در فردو و نطنز گرفته تا مراکز فرماندهی سپاه در کرمانشاه و اصفهان. طی ۱۲ روز نخست، بیش از ۳۰ فرمانده ارشد نظامی، از جمله افرادی در واحدهای هوافضا، اطلاعات و نیروی قدس کشته شدند. منابعی چون The Sun و AP News جزئیات این حملات را تأیید کردهاند. همچنین، تأسیسات زیرزمینی با بمبهای هدایتشونده سنگین مورد اصابت قرار گرفتند. این عملیاتها بدون پاسخ مؤثر ایران باقی ماندند، چرا که سامانههای پدافند هواییاش از کار افتاده بودند.
۳. چرا اسرائیل تصمیم به حمله به ایران گرفت و چه دستاوردی داشت؟ تحلیل نتایج و شکستهای پنهان
پاسخ به این پرسش که چرا اسرائیل تصمیم به حمله به ایران گرفت و چه دستاوردی داشت؟ تنها در تلفات انسانی خلاصه نمیشود. از دید کارشناسان، این عملیاتها باعث شدند:
• توان غنیسازی ایران دستکم ۱۸ ماه عقب بیفتد (طبق گزارش آژانس).
• اعتبار جمهوری اسلامی در میان متحدان منطقهای مانند حزبالله، تضعیف شود.
• مشروعیت داخلی نظام، بهخصوص در پی انفجارهای بیپاسخ، زیر سؤال برود.
در عوض، اسرائیل توانست با استفاده از قدرت اطلاعاتی موساد و پشتیبانی لجستیکی آمریکا، ضربات خود را با دقت بالا وارد کند. با این حال، برخی معتقدند که تهران، هرچند زخمی، هنوز نابود نشده است و پروژه انتقام را بهتعویق انداخته نه لغو.
نتیجهگیری
آنچه در این نبرد ۱۲ روزه روشن شد، چیزی فراتر از تنش سیاسی یا رقابت تسلیحاتی بود؛ بلکه جنگی بود برای کنترل روایت و واقعیت. ایران در ظاهر زنده ماند، اما بخش بزرگی از زیرساختهایش را از دست داد. اسرائیل به برخی اهدافش رسید، ولی هنوز تهدید انتقام پابرجاست.
مطالعه بيشتر : بازی سوم اسکوئید امروز: هیجانانگیزتر، خونینتر و چالشبرانگیزتر از همیشه!
در نهایت، پاسخ به پرسش کلیدی این گزارش یعنی چرا اسرائیل تصمیم به حمله به ایران گرفت و چه دستاوردی داشت؟، تنها در گذر زمان روشن خواهد شد؛ اما آنچه امروز مسلم است، شکست نظامی، روانی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در برابر دشمنی است که سالها برای این لحظه صبر کرده بود.