در لحظهای تعیینکننده از تاریخ سینمای ایران، جنجالها پیرامون فیلم بیداد در ایران بهطرز بیسابقهای بالا گرفت؛ فیلمی که روایت بازداشت یک دختر جوان را به فریادی تصویری علیه ظلم تبدیل کرد و بازتابی جهانی یافت که از مرزهای سینمای سنتی فراتر رفت. این فیلم که ترند گوگل و شبکههای اجتماعی شد، باعث دو قطبی شدن افکار عمومی شد؛ برخی آن را اثری شجاعانه میدانند و برخی دیگر آن را تهدیدی مستقیم برای حاکمیت.
روایتی تکاندهنده از واقعیت: فیلم بیداد در ایران پرده از ناگفتهها برمیدارد
فیلم بیداد در ایران داستان “سارا”، دانشجوی جوانی را بازگو میکند که بهدلیل شرکت در تظاهراتی مسالمتآمیز در تهران بازداشت میشود و در شرایطی سرکوبگرانه تحت بازجویی قرار میگیرد. از بازجوییهای تحقیرآمیز تا شکنجههای روانی، فیلم بهصورت بیپرده وارد عمق تراژدی میشود و بر اساس شهادتهای واقعی زندانیان سیاسی ساخته شده است.
اما قدرت اصلی فیلم در قصهاش نیست، بلکه در صداقت عریانش است. دوربین بهشکلی هنرمندانه حس خفگی، ناامیدی و درد را منتقل میکند، گویی خودش در سلولها حبس شده است.
همین صداقت باعث شد واکنشها در فضای مجازی انفجاری باشد؛ از تحلیلهای کاربران در شبکههای اجتماعی تا بازنشر گسترده صحنههای فیلم، همه نشان میدادند که فیلم بیداد در ایران تنها یک اثر هنری نیست، بلکه بازتاب صدای سرکوبشدگان است.
سانسور و انفجار مردمی: چگونه فیلم بیداد در ایران به نماد مقاومت تبدیل شد؟
بلافاصله پس از انتشار خبر ساخت فیلم، مقامهای ایرانی آن را ممنوع کردند و سازندگانش را به “سیاهنمایی و دروغپراکنی” متهم کردند. اما این ممنوعیت نهتنها از انتشار جلوگیری نکرد، بلکه به برعکس، موجب شد فیلم بیداد در ایران با سرعت از طریق شبکههای رمزگذاریشده، تلگرام، واتساپ و تورنت دستبهدست شود.
در مدت کوتاهی، فیلم به نماد جدیدی از مقاومت فرهنگی تبدیل شد، مشابه آنچه پس از مرگ مهسا امینی در سال ۲۰۲۲ رخ داد. بسیاری از زنان جوان در تیکتاک دیالوگهایی از فیلم را بازنشر کردند و تجربههای شخصی خود را با آن پیوند زدند.
ممنوعیت رسمی، تأثیر را کم نکرد، بلکه آن را عمیقتر کرد. هرچه رسانههای دولتی تلاش کردند تا فیلم را بیاهمیت جلوه دهند، بازدیدها و دانلودها افزایش یافت.
کارگردان فیلم، فرشاد نوروزی، در مصاحبهای با شبکه آلمانی گفت:
“ما برای انقلاب فیلم نساختیم، ولی دوربین میداند چطور سکوت را منفجر کند.”
از برلین تا بیروت: فیلم بیداد در ایران وجدان جهانی را تکان داد
نخستین نمایش فیلم در جشنواره برلین برگزار شد و تماشاگران پس از پایان آن، چندین دقیقه ایستاده تشویق کردند. منتقدان آن را شجاعانهترین اثر سینمایی ایران در دهههای اخیر خواندند و در فهرست نامزدهای جوایز سیاسی بینالمللی قرار گرفت.
درحالیکه بازتاب جهانی گستردهای داشت، فیلم در جهان عرب نیز تأثیرگذار بود. رسانههایی در لبنان، تونس و مصر گزارشهای تحلیلی درباره فیلم منتشر کردند و آن را با تجارب مشابه سرکوب در کشورهای خود مقایسه کردند.
برخی پلتفرمهای سینمایی عربزبان این فیلم را در لیست پنج اثر برتر سیاسی سال ۲۰۲۵ قرار دادند و سازمانهای حقوق بشری نیز از آن بهعنوان سندی تصویری در گزارشهای خود استفاده کردند. به این ترتیب، فیلم بیداد در ایران از یک محصول فرهنگی فراتر رفت و به ابزاری برای مستندسازی و دادخواهی بدل شد.
مطالعه بيشتر : آیا هکرهای ایرانی کلید پیامهای ترامپ را در دست دارند؟ افشای تهدید جدید علیه کاخ سفید
نتیجهگیری: دوربینی که دیوارها را شکافت
ساخت فیلمی سیاسی با چنین شفافیتی در ایران کار آسانی نیست. اما فیلم بیداد در ایران این کار را انجام داد. اثری که از یک تجربه هنری به رویدادی اجتماعی و سیاسی بزرگ بدل شد و مکانیزمهای سرکوب را افشا کرد.
این فیلم نقشی نو برای سینمای ایران تعریف کرد: از سرگرمی به سکوی اعتراض. درحالیکه حکومت تلاش میکند صدای آن را خاموش کند، پژواک آن در ذهنها و گفتگوها باقی میماند، همچون سندی زنده از روزگاری که آزادی بهای سنگینی داشت.