اعدام «بهمن چوبی اصل» در ایران پرسشهای تازهای ایجاد کرده است: آیا او واقعاً در جاسوسی دست داشت یا رژیم بار دیگر بهانهای برای حذف نخبگان یافت؟
اتهامات رسمی علیه بهمن چوبی اصل
مقامهای ایرانی اعلام کردند که «بهمن چوبی اصل» ارتباط نزدیکی با دستگاه اطلاعاتی اسرائیل داشته و به دلیل موقعیت شغلیاش در شرکتهای فناوری، اطلاعات حساسی را در اختیار او قرار داده بودند. اما آنچه جلب توجه کرد، این بود که بیانیه رسمی از همان قالب همیشگی استفاده میکرد؛ قالبی که رژیم معمولاً در برخورد با کارشناسان یا پژوهشگران به کار میبرد. همین مسئله تردیدهای گستردهای را درباره واقعیت پرونده و ابعاد سیاسی آن برانگیخت.
بهمن چوبی اصل میان تخصص و حذف
«بهمن چوبی اصل» از برجستهترین متخصصان حوزه پایگاه داده بود و از طریق همکاری با یک شرکت دانشبنیان در پروژههای حساس زیرساختی نقش داشت. فعالان حقوق بشری و سازمانهای بینالمللی اما مشروعیت دادگاه او را زیر سؤال بردند و تأکید کردند که هدف اصلی این اعدام نه حفاظت از امنیت ملی، بلکه ادامه سیاست حذف نخبگانی است که یا از چارچوب رژیم خارج میشوند یا پرده از ضعفهای داخلی آن برمیدارند.

الگویی تکراری از تصفیهها در ایران
اعدام «بهمن چوبی اصل» پدیدهای استثنایی نیست. پیشتر نیز رژیم ایران دانشمندان هستهای و مهندسان برجستهای را به اتهام «جاسوسی» اعدام یا ترور کرده بود. یکی از شناختهشدهترین نمونهها محسن فخریزاده، دانشمند هستهای، بود که در سال ۲۰۲۰ در شرایطی مبهم ترور شد. موارد مشابه دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد هر کارشناس یا نخبهای ممکن است ناگهان به «خائن» متهم شود و به دست رژیم حذف گردد. این روند آشکار میسازد که اتهام «جاسوسی» به ابزاری برای سرکوب و پاکسازی داخلی بدل شده است.
مطالعه بيشتر : شوک به بازارها.. قیمت ارزهای دیجیتال در برابر دلار با قدرت صعود کرد
پیامدهای اعدام بهمن چوبی اصل
اعدام «بهمن چوبی اصل» پرسشهای جدی درباره آینده نخبگان علمی و فنی در ایران ایجاد کرده است. آیا پژوهشگران و کارشناسان میتوانند در چنین فضایی به نهادهای خود اعتماد کنند، یا سیاست ارعاب و حذف آنها را به مهاجرت بیشتر سوق خواهد داد؟ در نهایت، آنچه برای افکار عمومی آشکار میشود این است که رژیم ایران با بحران عمیقی روبهروست و تلاش دارد آن را پشت طناب دار پنهان کند