آیا «شورای دفاع» میتواند نظام جمهوری اسلامی را از شکستهای پیدرپی داخلی و خارجی نجات دهد؟ اقدامی تازه که بیشتر سؤالبرانگیز است تا اطمینانبخش.
۱. بازسازی ساختار یا پردهپوشی شکست؟
در اقدامی که بیشتر نشاندهنده سردرگمی است تا برنامهریزی، رژیم جمهوری اسلامی از طریق خبرگزاری فارس از تشکیل نهادی به نام «شورای دفاع» خبر داد که گفته میشود بخشی از “بازآرایی صحنه امنیتی کشور” است. اما ناظران این اقدام را بیشتر تلاشی برای بزک کردن شکستهای تکراری و بازتولید بحرانهای قدیمی با اسامی جدید میدانند.
پیش از این، نورنیوز، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی، از تغییرات قریبالوقوع در ساختارهای امنیتی خبر داده بود. هرچند جزئیاتی ارائه نشد، اما پیام واضح بود: نظام دچار اضطراب شده و به دنبال راهحلهای بوروکراتیک برای پنهانکردن بحران اعتماد داخلی است، بحرانی که پس از سلسله عملیاتهای اسرائیل، ترورها، و نفوذهای اطلاعاتی خارجی تشدید شده است.
این تغییر ساختاری این پرسش اساسی را مطرح میکند که: آیا «شورای دفاع» میتواند نظام جمهوری اسلامی را نجات دهد؟
۲. «آیا «شورای دفاع» میتواند نظام جمهوری اسلامی را نجات دهد؟» یا پوششی برای جنگ آینده؟
برخی تحلیلگران معتقدند «شورای دفاع» نه نهادی واقعی، بلکه ابزاری برای مدیریت وضعیت فوقالعادهای است که رژیم در آن گرفتار شده است. فرزین ندیمی، پژوهشگر حوزه دفاعی، معتقد است که جداسازی ساختار امنیتی و نظامی ممکن است زمینهساز تصمیماتی چون خروج از معاهده NPT یا ساخت موشکهای دوربرد و کلاهکهای هستهای شود.
مراد ویسی، تحلیلگر سیاسی، معتقد است این شورا نه برای دفاع از مردم، بلکه برای حفظ رژیم تشکیل شده و نشانگر بیاعتمادی خامنهای به فرماندهان نظامی پس از شکستها و ناتوانی در جنگ اخیر است.
اما آیا «شورای دفاع» میتواند نظام جمهوری اسلامی را نجات دهد از فروپاشی داخلی و ناتوانی در برابر برتری اطلاعاتی و نظامی دشمن؟ تردیدها بسیار است.
۳. دولت ناتوان، شوراهای نمایشی
جمهوری اسلامی سابقهای طولانی در ایجاد نهادهای بیاثر برای پوشاندن بحرانهای عمیق دارد. جمشید برزگر، تحلیلگر ایرانی، این شورا را “شبحی بر شبح” توصیف میکند و میگوید مشکل جمهوری اسلامی نبود نهاد نیست، بلکه نبود شایستگی، مشروعیت و پاکدستی است.
فساد، رانت، بیاعتمادی، و نفوذ سازمانهای اطلاعاتی خارجی در بالاترین سطوح ساختار حکومتی، هر نوع نهاد جدیدی را به یک ساختار ناکارآمد دیگر تبدیل میکند. در چنین وضعیتی، آیا «شورای دفاع» میتواند نظام جمهوری اسلامی را نجات دهد؟
حتی علیاکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی، نمیتواند این معادله را تغییر دهد، چرا که مشکل در ساختار سیاسی است، نه فقط در اسامی نهادها. نظامی که از درون پوسیده، با ساخت نهادهای تازه جان نمیگیرد.
مطالعه بيشتر : شاه ارتش و ملت را از مونیخ گرامی داشت؛ لحظهای از ادای احترام در قلب اروپا
واکنشهای بینالمللی: تردید و نگرانی از تشدید تنشها
اگرچه هنوز واکنش رسمی از سوی دولتهای غربی صادر نشده، اما رسانهها و نهادهای تحلیلی بینالمللی این اقدام را نشانهای از آمادگی رژیم برای درگیری نظامی میدانند. روزنامههای غربی از “بازی با آتش” سخن میگویند و کارشناسان امنیتی درباره افزایش احتمال حمله یا عملیاتهای تهاجمی هشدار میدهند.
در اسرائیل، تحلیلگران اطلاعاتی نسبت به آمادهسازی ایران برای حمله احتمالی هشدار دادهاند. آمریکا نیز در حال ایجاد ائتلافی برای مهار تهدیدات احتمالی جمهوری اسلامی است.
در پایان، این پرسش همچنان پابرجاست: آیا «شورای دفاع» میتواند نظام جمهوری اسلامی را نجات دهد؟ یا اینکه صرفاً نمادی از ترس، ضعف و فروپاشی نظامی است که در سایه تهدید خارجی و نارضایتی داخلی بهسوی پایان خود پیش میرود؟