نظام جمهوری اسلامی ایران در شرایطی بسیار حساسی قرار دارد که تهدیدات نظامی و دیپلماتیک بهطور پیوسته در حال افزایش است. براساس اظهارات برایان هیوز، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده، «رژیم ایران تنها دو گزینه نظامی یا یک توافق جدید را در پیش رو دارد.» این جمله بهوضوح نشاندهنده وضعیت بحرانی و دوگانهای است که رژیم با آن مواجه است.
گزینه نظامی: واقعیت یا تهدید؟
یکی از مسائل مهمی که در این زمینه مطرح میشود، احتمال اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران است. این احتمال نه تنها از سوی ایالات متحده بلکه از سوی کشورهای همسایه نیز جدی گرفته میشود. در این راستا، شیخ محمد بن عبدالرحمن بن جاسم آل ثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر، هشدار داده است که «هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ایران در سواحل خلیج فارس، کشورهای منطقه را بدون آب خواهد گذاشت.» این اظهارات نشاندهنده نگرانیهای جدی از تبعات یک درگیری نظامی در منطقه است.
عدم جدی تهدیدات نظامی
در داخل ایران، محافل سیاسی و کارشناسان نظام بهطور کلی تهدیدات نظامی از سوی ترامپ یا اسرائیل را جدی نمیگیرند. آنها بر این باورند که اسرائیل بدون پشتیبانی آمریکا قادر به اقدام نظامی نیست و همچنین دونالد ترامپ تنها از گزینه نظامی بهعنوان اهرم فشاری برای دریافت امتیازات بیشتر استفاده میکند. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، نیز تأکید کرده است که «مذاکرهنمایی آمریکا با هدف خلع سلاح ایران است.»
شرایط اقتصادی و عواقب اجتماعی
یکی از نگرانیهای اصلی علی خامنهای و مقامات نظام، پیامدهای اجتماعی ناشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی است. در حال حاضر، گرانی و تورم سرسامآور باعث رکود و کسادی بازار شده است. افزایش قیمت دلار و مشکلات اقتصادی، فشار زیادی بر روی نظام وارد کرده و بهنظر میرسد که راهکاری برای خروج از این بحران وجود ندارد.
با توجه به تهدیدات نظامی و شرایط داخلی، بهنظر میرسد که نظام جمهوری اسلامی ایران تصمیم خود را برای عدم مذاکره با آمریکا گرفته است. این قمار خطرناک میتواند عواقب جبرانناپذیری برای کشور داشته باشد. هرگونه حمله نظامی به نقاطی در ایران میتواند ضربهای مهلک به اقتصاد بحرانزده جمهوری اسلامی وارد کند. در نهایت، باید گفت که گزینههای پیش روی رژیم محدود و وضعیت کنونی نیازمند توجه جدی و دیپلماسی فعال است.