هیچکس تصور نمیکرد روزی فرا برسد که زاینده رود، رودخانهای که قلب تپنده اصفهان بود، برای یک مهمانی پرشور خشک شود. این صحنه همه را شوکه کرد: بستر رودخانه خالی بود و پلهای تاریخی که همیشه با آب آراسته شده بودند، اکنون چیزی جز زمین بایر در زیر آنها نبودند.
رودخانهای که زندگی بود
زاینده رود چیزی بیش از یک منبع آب بود. این رودخانه یک فضای تنفسی برای شهر، مکانی برای قدم زدن و آینهای از زیبایی اصفهان بود. عکسهای خانوادگی در کنارههای آن ردیف شده بودند و مردم روی پلهای آن ایستاده بودند تا لحظات فراموشنشدنی را ثبت کنند. برای اصفهانیها، این رودخانه نمادی از خوشبینی بود، آنقدر که نام آن به معنای “رودخانه پرآب” است. امروز، طنز تلخ است: رودخانه حاصلخیز مرده شده است.
خشک شدن زاینده رود در اصفهان… تصمیمی که همه را خشمگین کرد
مردم نه تنها به خاطر خشک شدن رودخانه، بلکه به این دلیل که خشک شدن عمدی بود، عصبانی بودند. مقامات تصمیم گرفتند جریان آب را متوقف کنند تا مکانی برای کنسرت آماده کنند. چگونه شهری با وسعت و تاریخ اصفهان میتواند بزرگترین نماد خود را فدای چند ساعت سرگرمی کند؟ بسیاری این اتفاق را “خیانت به رودخانه” و “سیلی به صورت ساکنان شهر” توصیف کردند.
مطالعه بيشتر : پوتین با پزشکیان، اردوغان و مودی؛ ائتلاف تازه یا رویارویی آشکار با غرب؟
اصفهان بدون قلب
هر کسی که امروز روی سی و سه پل یا پل خواجو قدم بزند، آبی را که زمانی در زیر پل میدرخشید و به آن مکان روح میبخشید، نخواهد دید. در عوض، گرد و غبار بر صحنه غالب است. برخی میگویند اصفهان قلب خود را از دست داده است زیرا زاینده رود فقط یک آبراه نبود؛ بلکه روح شهر و منبع غرور آن بود.

طنین گسترده و خشم عمومی
تصاویر خشک شدن زاینده رود در اصفهان به سرعت در رسانههای اجتماعی پخش شد. نظرات از غم عمیق تا طعنههای تند متغیر بود. یکی نوشت: “آنها رودخانه را به تشویق فروختند”، در حالی که دیگری گفت: “رودخانهای که ما را متحد میکرد، شاهدی برای غفلت شده است.” برای ساکنان، آنچه اتفاق افتاد فقط خشکسالی نبود، بلکه از دست دادن بخشی از حافظه و هویتشان بود.