در اقدامی که واکنشهای گستردهای برانگیخت، خامنهای کشتار سربرنیتسا را یادآوری کرد و در سیامین سالگرد آن، انتقادات تندی علیه ایالات متحده و غرب مطرح نمود.
رهبر جمهوری اسلامی ایران این کشتار را که در آن بیش از ۸۰۰۰ مسلمان بوسنیایی جان باختند، «در مقابل چشم سازمان ملل و با سکوت جهان» توصیف کرد و تأکید نمود که «مدعیان حقوق بشر در این جنایت شریک بودند».
اما پرسش مهم اینجاست: چرا خامنهای کشتار سربرنیتسا را یادآوری کرد؟ آیا این صرفاً یادآوری تاریخی بود یا حاوی پیامهای سیاسی مهمتری است؟
بازخوانی تاریخ: جایی که خامنهای کشتار سربرنیتسا را به عنوان سندی علیه غرب ارائه کرد
در سخنرانی رسمی منتشرشده از سوی خبرگزاری ایرنا، رهبر ایران تأکید کرد که کشتار سربرنیتسا نمونهای از بزرگترین جنایات علیه مسلمانان در اروپا بوده است.
او گفت: «نیروهای صلحبان سازمان ملل نه تنها مانع نشدند بلکه قربانیان را به جلادان تحویل دادند».
وقتی خامنهای کشتار سربرنیتسا را یادآوری کرد، هدفش فقط سوگواری نبود، بلکه حملهای صریح به نهادهای بینالمللی بود که به گفته او همواره در برابر خون مسلمانان سکوت کردهاند.
این یادآوری در شرایطی صورت گرفت که ایران زیر فشارهای حقوق بشری شدیدی قرار دارد و از این جهت، بازخوانی سربرنیتسا میتواند بخشی از یک روایت دفاعی بزرگتر باشد.
تهدید غیرمستقیم یا هشدار اخلاقی؟
در بخش قابل تأملی از سخنرانی، خامنهای کشتار سربرنیتسا را یادآوری کرد و هشدار داد که «اگر جهان همچنان ساکت بماند، این فجایع در مکانهایی مانند فلسطین و یمن نیز ممکن است تکرار شود».
برخی تحلیلگران این جملات را هشداری صریح و تهدیدی غیرمستقیم ارزیابی کردند.
از نگاه خامنهای، ایران تنها کشوری است که در مقابل ظلم ایستاده و از ملتهای مسلمان دفاع میکند، و یادآوری سربرنیتسا ابزاری برای مشروعیتبخشی به این ادعاست.
وقتی خامنهای چنین کشتاری را دوباره به خاطر میآورد، در واقع تلاش میکند وجهه ایران را بهعنوان حامی مظلومان ترسیم کند.
چرا اکنون؟ زمانبندی معنادار یادآوری خامنهای از سربرنیتسا
این سخنرانی تنها چند روز پس از بالا گرفتن تنشها میان ایران و اسرائیل، و هشدارهای هستهای متقابل انجام شد.
در همین بازه زمانی، اتحادیه اروپا نیز به شدت نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران، بهویژه اعدام مخالفان، ابراز نگرانی کرده است.
در چنین فضایی، اینکه خامنهای کشتار سربرنیتسا را یادآوری کرد، میتواند تلاشی برای انحراف افکار عمومی و بازتعریف تصویر ایران در قالب قربانی و مدافع مسلمانان تلقی شود.
همچنین، ایران اخیراً فعالیتهای رسانهای و مذهبی خود را در بالکان و کشورهای مسلمان منطقه گسترش داده، و این سخنرانی میتواند بخشی از همان دکترین نفوذ نرم جمهوری اسلامی باشد.
مطالعه بيشتر: آیا ایران آماده مینگذاری در تنگه هرمز است؟ پیامدهای این اقدام چه خواهد بود؟
جمعبندی
وقتی خامنهای کشتار سربرنیتسا را یادآوری کرد، هدف تنها بیان همدردی با قربانیان نبود، بلکه این اقدام حامل پیامهای سیاسی چندلایه بود: از حمله به غرب گرفته تا مشروعیتبخشی به سیاستهای منطقهای ایران.
با این حال، تناقض بزرگ اینجاست که رژیمی که خود بهدلیل سرکوب داخلی تحت انتقاد است، اکنون مدعی حمایت از مظلومان جهان شده است.
یادآوری سربرنیتسا توسط خامنهای در عین حال که ممکن است بر احساسات مسلمانان تأثیر بگذارد، اما نمیتواند افکار عمومی جهان را نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران بیتفاوت سازد.
آیا این استراتژی کارآمد خواهد بود؟ یا صرفاً تکراری از سیاستهای تبلیغاتی قدیمی در بستهای جدید است؟