در چهاردهم ژوئیه ۲۰۱۵، توافق تاریخی هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی موسوم به ۵+۱ امضا شد؛ توافقی که پس از سالها مذاکرات فشرده، تهران را متعهد به کاهش برنامه هستهای خود در ازای لغو تدریجی تحریمهای بینالمللی میکرد. در آن زمان به نظر میرسید که فصل تازهای در تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران ورق خورده، اما اکنون ۱۰ سال از توافق هستهای ایران گذشته و هنوز این پرسشها پابرجاست: آیا واقعاً ایران از این توافق سود برد؟ یا بیش از آنکه چیزی به دست آورد، زیان کرد؟
۱۰ سال از توافق هستهای ایران: اقتصادی که لرزید و حاکمیتی که فرسوده شد
یکی از بزرگترین وعدههای همراه این توافق، آزادسازی اقتصاد ایران از فشار تحریمها و تقویت مبادلات با اروپا و جهان بود. در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، ایران رشد اقتصادی نسبی را تجربه کرد و سرمایهگذاریهای محدودی بهویژه در حوزه انرژی وارد کشور شد.
اما این روند دیری نپایید. در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا از توافق خارج شد و تحریمهای گستردهای را دوباره اعمال کرد که اقتصاد ایران را بهشدت تضعیف کرد. شرکتهای بینالمللی از ایران خارج شدند، ارزش ریال سقوط کرد و نرخ بیکاری و تورم افزایش یافت. نتیجه آن شد که ایران با واقعیتی تلخ روبرو شد: شرطبندیاش روی توافقی ناقص بود و اقتصادش همچنان گروگان کشمکشهای خارجی و داخلی باقی ماند.
امروز و پس از ۱۰ سال از توافق هستهای ایران، دستاوردهای اقتصادی رنگ باختهاند و واقعیتهای سخت جای وعدهها را گرفتهاند.
برنامه هستهای قدرتمندتر؛ اما با هزینههای سیاسی و نظامی سنگین
در بُعد فنی، ایران بخش بزرگی از فعالیتهای حساس هستهای خود را به مدت سه سال متوقف کرد و بازرسیهای شدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی را پذیرفت. اما با خروج آمریکا از توافق، ایران نیز بهتدریج تعهدات خود را کنار گذاشت: سطح غنیسازی اورانیوم افزایش یافت، تعداد سانتریفیوژها بیشتر شد و بازرسیها محدود گشت.
ایران اکنون توانمندی فنی هستهای بیشتری نسبت به سال ۲۰۱۵ دارد، اما این پیشرفت با افزایش انزوای سیاسی و اتهامات مداوم بینالمللی همراه بوده و خطر تقابل نظامی با اسرائیل یا ایالات متحده را دوچندان کرده است.
در واقع، ۱۰ سال از توافق هستهای ایران گذشته و ما شاهد پارادوکسی هستیم: توان فنی افزایش یافته، اما در ازای آن، مشروعیت دیپلماتیک و آرامش استراتژیک تضعیف شدهاند.
زیانهای داخلی فراتر از دستاوردهای دیپلماتیک
در داخل، دولت حسن روحانی تلاش کرد تا توافق را یک پیروزی سیاسی و عقلانی بر جریان محافظهکار معرفی کند. اما ناکامی در تحقق وعدهها و فروپاشی توافق، باعث افزایش نارضایتی عمومی شد. همین نارضایتی بستر را برای بازگشت محافظهکاران تندرو به قدرت در انتخابات ۲۰۲۱ فراهم کرد.
همزمان، شکافهای داخلی تشدید شد و حکومت نتوانست مشروعیت تازهای از طریق بهبود معیشت یا گسترش آزادیها کسب کند؛ بلکه به سمت کنترل امنیتی بیشتر و سرکوب حرکت کرد.
مطالعه بيشتر : بازار خودرو در ایران؛ افزایش قیمت در بحبوحه رکود سنگین
۱۰ سال از توافق هستهای ایران نه تنها فصل تازهای نگشود، بلکه نشان داد تغییر در شکل، بدون تغییر در محتوا، راهگشا نیست؛ و تکیه بر توافق خارجی نمیتواند جایگزین حل بحرانهای ساختاری داخلی شود