در سالهای اخیر، بحران مسکن در ایران به نقطهای بحرانی رسیده است و این موضوع به وضوح نشاندهنده ناکامیهای دولت در مدیریت بازار مسکن است. از مارس ۱۳۹۶ تا مارس ۱۴۰۰، متوسط قیمت مسکن در تهران بیش از ۶۰۰ درصد افزایش یافته است. این افزایش قیمت، نه تنها فشار اقتصادی زیادی بر روی خانوادهها وارد کرده، بلکه نابرابری اجتماعی را نیز تشدید کرده است.
عدم برنامهریزی شهری و ناکامی دولت
عدم وجود برنامهریزی شهری مناسب و ناکامیهای متوالی دولت در زمینه مسکن، مشکلات مستأجران را به شدت افزایش داده است. با وجود ساخت ۱۱ میلیون واحد مسکونی در فاصله ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۰، تنها ۲.۵ میلیون نفر به تعداد مالکان خانه اضافه شدهاند. این نشاندهنده ناکارآمدی سیاستهای دولت در حل بحران مسکن است.
افزایش تعداد مستأجران و فقر مسکن
پیشرفت فقر مسکن در ایران به تهدیدی برای امنیت ملی تبدیل شده است. طبق آمارها، نسبت خانوارهای مستأجر از ۱۰_۱۲ درصد به بیش از ۳۵ درصد افزایش یافته است. این واقعیت نشاندهنده افزایش فشار بر طبقات کمدرآمد و متوسط جامعه است.
بیتوجهی به نیازهای واقعی جامعه
دولت به جای ارائه راهحلهای جامع و بلندمدت، به آمارهای سطحی و نادرست بسنده کرده است. این بیتوجهی به نیازهای واقعی مردم و عدم اصلاحات بنیادی در سیستم مسکن، موجب بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شده است.
عدم تأمین اعتبار برای پروژههای مسکن
حکومت نه تنها نتوانسته است مسکنهای ارزانقیمت بسازد، بلکه در تأمین اعتبار برای پروژههای مسکن نیز ناتوان بوده است. با افزایش مبلغ وامهای مسکن از ۵۵۰ میلیون تومان به ۸۰۰ میلیون تومان، هنوز هم بانکها در پرداخت این وامها ناتوان هستند و این موضوع باعث افزایش بیشتر مشکلات مسکن میشود.
بحران مسکن در ایران نتیجه ناکامیهای دولت در مدیریت بازار است. اگر دولت به سرعت تدابیر لازم را اتخاذ نکند، این بحران میتواند به یک فاجعه اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود. نیاز به اراده و برنامهریزی هدفمند برای حل این بحران بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.