خطاب رضا پهلوی با نقد تند از جمهوری اسلامی، پرسشی مهم پیش کشید: آیا مردم ایران آماده‌اند بار دیگر به سوی میراث سلطنت و ثبات بازگردند؟
خطاب رضا پهلوی؛ صدایی در برابر تاریکی
رضا پهلوی در پیام اخیر خود، بار دیگر با صراحت جمهوری اسلامی را عامل اصلی بحران‌های ایران دانست. او در خطاب رضا پهلوی تأکید کرد که رهبران کنونی کشور را به سوی تحریم‌ها و انزوا کشانده‌اند. استفاده او از واژه‌هایی چون «رهبر بی‌خرد» و «رژیم اهریمنی» نشان داد که این سخنرانی بیش از یک نقد سیاسی ساده است؛ این پیام تلاشی برای بیدار کردن حافظه جمعی مردم ایران و یادآوری دوران شاه است.
او با اشاره به اسطوره‌هایی مانند کاوه و گردآفرید، ملت ایران را «ملت نور» نامید و تأکید کرد که آینده‌ای روشن تنها در صورتی امکان‌پذیر است که این تاریکی پایان یابد. دعوت به برگزاری جشن مهرگان نیز نشان داد که رضا پهلوی تلاش دارد سنت ملی را به ابزاری برای وحدت و مقاومت تبدیل کند.
مقایسه گذشته و حال: از شکوفایی شاه تا بحران جمهوری اسلامی
بخش مهم خطاب رضا پهلوی بر مقایسه میان ایران امروز و دوران سلطنت متمرکز بود. او گفت میلیاردها دلار از ثروت ملت صرف «تروریست‌های نیابتی» شده است، در حالی که در زمان شاه، همین منابع برای توسعه و مدرن‌سازی کشور هزینه می‌شد.
ایران امروز با فقر، بیکاری و سقوط پول ملی دست و پنجه نرم می‌کند. در مقابل، دوران پهلوی هرچند بی‌نقص نبود، اما با گسترش آموزش، بهبود زیرساخت‌ها و روابط متوازن با جهان همراه بود. این تضاد به پرسشی کلیدی دامن می‌زند: آیا مردم ایران باید به میراث پهلوی به‌عنوان گزینه‌ای برای عبور از بحران‌های کنونی نگاه کنند؟
متن خطاب رضا پهلوی؛ هشدار و امید
بررسی بخش‌هایی از خطاب رضا پهلوی نشان می‌دهد که او سه محور اساسی را دنبال کرده است:
1. هشدار درباره فعال شدن «مکانیسم ماشه» و بازگشت تحریم‌ها.
2. انتقاد از فساد و بی‌توجهی رژیم به زندگی مردم، از نان و برق گرفته تا ارزش پول ملی.
3. دعوت به اتحاد ملی و پاسداشت جشن مهرگان به‌عنوان نماد مقاومت در برابر تاریکی.
این عناصر نشان می‌دهد که پیام او تنها بیان خشم سیاسی نبود؛ بلکه اعلام امید به آینده‌ای متفاوت بود.
مطالعه بيشتر : تحریم‌ها علیه ایران بازمی‌گردند… تهران پس از هشت روز چه انتظاری دارد؟
آیا خطاب رضا پهلوی آغاز تغییر است؟
پرسشی که امروز مطرح می‌شود این است که خطاب رضا پهلوی تا چه حد می‌تواند بر افکار عمومی تأثیر بگذارد. آیا مردم خسته از تحریم و گرانی، به گذشته سلطنت به‌عنوان راه نجات نگاه خواهند کرد؟ آیا جامعه بین‌الملل آماده است ایرانِ پهلوی را بار دیگر به‌عنوان شریک ببیند؟
بی‌تردید پاسخ قطعی در آینده روشن خواهد شد، اما یک چیز مسلم است: این خطاب بار دیگر میراث شاه را زنده کرده و نام پهلوی را به مرکز گفت‌وگوی سیاسی ایران بازگردانده است
